من و دانیِل به همراه پدر و مادرم تازه به خانهی جدید اسبابکشی کرده بودیم. یک روز متوجه شدیم یک موجود عجیب و خیلی کوچک که شبیه اسفنج است در آشپزخانه زیر ظرفشویی زندگی میکند. چند روز بعد فهمیدیم هرکسی این موجود را داشته باشد اتفاقات ناگواری برایش رخ میدهد. برای همین سعی کردیم از دست آن خلاص شویم، اما هیچ راهی برای از بین بردنش وجود نداشت. هرکاری میکردیم باز هم زنده میشد و حالا دیگر خطر مرگ ما را تهدید میکرد!
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر