هدف نگارنده در اين كتاب، عرضهي دركي جديد از نظريهي روان كاوانهي فرويد و ترسيم رابطهي آن با بعضي از جريانات عمده در فلسفهي معاصر است. به تصريح كتاب: "فرويد در توصيف اميدهايي كه به فراروان شناسي داشت، خاطرنشان كرد كه "وقتي جوان بودم، تنها چيزي كه آرزويش را داشتم ـ [كسب] معرفت فلسفي بود، و حال كه از قلمرو پزشكي قدم به عرصهي روانشناسي ميگذارم، در مسير نيل به اين آرزو قرار گرفتهام"، فراروانشناسي پاسخ فرويد بود به فرافيزيك، اسفانگيزترين پيامد رد فراروان شناسي فرويد غافل ماندن از غناي فلسفي تفكر او و تحريف و مخدوش ساختن افق مفهومياي است كه فراروان شناسي به روي ما ميگشايد. بدون دامنهي وسيع چشمانداز فراروان شناسي، روانكاوي صرفا به يكي از شيوههاي متعدد درمان با گفت و گو تقليل مييابد و تنها وجه تمايزش مضامين عقدههاي اديپ و اختگي ميشود".
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر