ناکجا در تلگرام
توییتر ناکجا را دنبال کنید!
فروشگاه کتاب ناکجا در پاریس
گوهر یکدانه

صفحه اصلی / داستان بلـــــــند /

داستان بلـــــــند

گوهر یکدانه

نویسنده: مهناز سید جواد جواهری
داستان بلـــــــند
ناشر: نشر البرز
تاریخ انتشار: 1388
578 صفحه

    این کتاب را بخرید

  • نسخه چاپی کتاب از ناکجا
    23,90€
  • خلاصه کتاب
  • نظرات شما

  • خلاصه کتاب

    همان‌طور که ایستاده و محو تماشایش شده بودم، یک آن احساس کردم که چشمانش در حال باز شدن است. نفسم بند آمد. نگاهش به یک‌باره هشیار شد. قلبم از حرکت باز ایستاد. برای یک دقیقه هر دو محو یکدیگر شدیم. من و پدرم هر دو زبانمان بند آمده بود، فقط به یکدیگر خیره شده بودیم. اول پدرم دهانش را باز کرد تا چیزی بیان کند اما نتوانست. من شروع کردم در حالی که تمام تنم از هیجان دیدن و صحبت کردن با او می‌لرزید و نگاهم به دستش بود که همچنان روی قلبش گذاشته بود، آرام و آهسته گفتم: می‌بخشید قربان، مزاحم شدم، مثل اینکه احوالتان چندان خوش نیست...



    نظرات شما

    برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
    - ورود
    - عضویت

    نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
    با تشکر