کتاب حاضر فلسفه قارهای اثر سایمون کریچلی است که بنا به نظرات ارائهشده و بررسی موضوع، نویسنده این اثر یکی از صاحبنظران در این مبحث است. برای ما ایرانیها شناخت فلسفه، قرنهاست که از طریق ترجمه صورت میگیرد. شیفتگی ما ایرانیان به فلاسفه غرب در هر برههای از زمان معلول شرایط خاص همان دوره بوده است. ما ایرانیان در ادوار گوناگون تاریخیمان، دلبسته افلاطون، ارسطو، کانت، مارکس، نیچه، هایدگر، سارتر، پوپر، راسل و در این سالهای اخیر شیفته ویتگنشتاین، فلاسفه پستمدرن، فوکو، دریدا و مکتب فرانکفورت شدهایم.
آیا آرای هریک از این فلاسفه در کلیت با دیگری تفاوت دارد؟ آیا میتوان رویکردهای تحقیقی فلاسفه را نسبت به موضوع مورد تاملشان، دستهبندی کرد؟ آیا برای فلاسفه پرسش از معنای هستی مهم است یا شناخت آن؟ پاسخ به این پرسشها ما را درگیر چالشی عظیم میکند که در میانه فیلسوفان اروپایی امروزه دیده میشود؛ چالشی که منجر به تقسیم فلاسفه اروپایی/ آمریکایی به دو دسته کلی «قارهای» و «تحلیلی» شده است.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر