... بانو می گوید چه زمستان سردی بود آن زمستانی که دیده بر این جهان گشودم. فرزند دوم خانواده بودم. پدر و مادرم هردو بی صبرانه منتظر تولدم بودند و من که خوب می دانستم انتظار چقدر برای پدرم سخت است، بدون معطلی و بدون اینکه به قابله زحمت بدهم، خودم با پای خودم پا به این دنیا گذاشتم ...
نظرات شما
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر