![]() | از پشت شیشهها مردم چه دورند. یه دنیای نقاشی شده. همه چیز روی پنجره حک شده. مصنوعی. بیحرکت. اگه من شیشه رو بشکنم چه اتفاقی میافته؟ آزيا سرنچ تودوروويچ | ازدواجهاى مرده | ![]() |

صفحه اصلی / ادیان /
ادیان
اسلام از آغاز تا امروز
نویسنده: اکبر احمد
مترجم: اردشیر اشراقی
ادیان
ناشر: علمی و فرهنگی
تاریخ انتشار: ۱۳۸۹
۳۷۰ صفحه
خلاصه کتاب
کتاب «اسلام امروز؛ مقدمهای کوتاه دربارۀ جهان اسلام» (Islam Today:a Short Introduction to the Muslim World) تألیف دکتر اکبر احمد، صاحب کرسی ابن خلدونشناسی در مؤسسۀ مطالعات اسلامی و استاد روابط بینالملل در دانشگاه امریکایی واشنگتن و همچنین استاد کالج سلوین در کمبریج و استاد مدعو مؤسسۀ مطالعات تحقیقی پرینستون و دانشگاه هاروارد است[۲] که در سال ۱۹۹۹م توسط انتشارات I.B.Tauris همزمان در لندن و نیویورک در ۲۵۳ص به چاپ رسیده است.[۳] دکتر احمد تألیفات زیادی دربارۀ تاریخ اجتماعی و سیاسی اسلام دارد که تاکنون از مطالعات او چند برنامۀ تلویزیونی (از جمله Living Islam که اولینبار در سال ۱۹۹۳م در تلویزیون بیبیسی پخش شد)، با هدف تفاهم ادیان و درک متقابل اسلام و غرب، تهیه و پخش شده است. دکتر احمد در موضوع های مردمشناسی و فیلم سیاسی نیز صاحب آثاری است.
در این اثر با در نظر گرفتن سابقۀ تمدنی اسلام و غرب و درگیریهای گذشتۀ آنها، و نیز با در نظر گرفتن تعامل و تقابل این دو در زمان حاضر، سؤالهایی مطرح میشود که نویسنده تلاش میکند برای جواب دادن به این پرسشهای بنیادین، جنبههای اساسی اسلام را بررسی کند. مخاطب این پژوهش در ابتدا با قرآن، کلام الهی خداوند، و پیامبر(ص) آشنا خواهد شد، آنگاه مطالبی از روزگار اوج شکوفایی امپراتوریهای اسلامی، معماری، علم در تمدن اسلامی و موضوعاتی مانند مدرنیته، دموکراسی، و هویت که مشتمل بر هستۀ جامعۀ اسلامی، یعنی خانواده است، در این اثر مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. نویسنده در این پژوهش به زندگی مسلمانان در کشورهای غیرمسلمان میپردازد و از مشکلات آنها سخن به میان میآورد و در نهایت به بررسی عصر رسانههای غربی و پیشرفت آنان در فناوری میپردازد که ارزشها و باورهای سنتی مسلمانان را به چالش میکشد.
در نوشتار پیش رو، به علت اهمیت موضوع، از متن انگلیسی «اسلام امروز؛ مقدمه کوتاه به جهان اسلام» تألیف دکتر اکبر احمد، استفاده شده است. بااینحال شایان ذکر است که اثر فوق با عنوان «اسلام از آغاز تا امروز» توسط اردشیر اشراقی ترجمه و انتشارات علمی فرهنگی در سال ۱۳۸۹ آن را منتشر کرده است.
همان گونه که در مقدمه اشاره شد، مناسبات دنیای اسلام با غرب از سابقۀ دیرینهای برخوردار است؛ به همین علت نویسنده در فصل اول که «طرح پرسش» نام دارد، ضمن نگاهی کلی به تمدن اسلام و غرب، از مبانی اشتراکات و اختلافات این دو سخن گفته است. نویسنده معتقد است تا دهۀ ۱۹۸۰م در دیدگاه برخی از متفکران و اندیشمندان این ایده وجود داشت که بین دنیای اسلام و دنیای غرب آنقدر تفاوت زیاد است که باید دو حوزۀ جغرافیای متفاوت برای آنها تعریف کرد، اما در سال ۱۹۸۰م به این نتیجه رسیدند که به دلیل اشتراکات و ارتباطات، چنین کاری محال است.
با این حال بعد دیگر قضیه هم مطرح است و آن این است که حالا که نمیشود این دو حوزه را از هم جدا کرد، باید بین آن دو آشتی برقرار کنیم. دراینباره هم نویسنده این بحث را مطرح میکند که چگونه میشود بین دو نگاه و ایدئولوژی، که یکی اساسا در نگرشی دنیوی ریشه دارد (تمدن غرب) و دیگری عمدتا از باورهای دینی نشئت میگیرد (تمدن اسلام)، پیوند برقرار کرد. نویسنده در بخش دیگری از این فصل به این بحث میپردازد: «مسئله ای که هست اینکه یک کینۀ هزارساله بین دنیای اسلام و غرب وجود دارد که به راحتی اجازه نمیدهد مباحث شفاف گردد». در نهایت نویسنده بعد از بحثهای مقدماتی، پرسش اصلی خود را طرح میکند: آیا در عصر کنونی میتوان سدهای محکمی ایجاد کرد؟ وقتی که رسانه های صوتی و تصویری سیلی از تصاویر خارجی را به نسل جوان عرضه میدارد، این سدها در کجا قرار میگیرند؟ آیا برخورد اسلام و غرب اجتنابناپذیر است؟ جوان مسلمان چطور خود را با آن دسته از ارزشهای غربی سازگار میسازد که آشکارا با فرهنگ او بیگانهاند؟ آیا غرب اسلام را زیر سلطۀ خویش در خواهد آورد؟ و… [۴].
نویسنده در فصل دوم، با قلم بسیار ساده و محتوایی بسیار فشرده و خلاصه به چیستی اسلام پرداخته و شرح زندگانی پیامبر اسلام(ص) را سرآغاز مبحث خود قرار داده است. وی در ابتدای فصل آورده است: «برای شناخت اسلام، پی بردن به سرشت پیامبر اسلام(ص) و قرآن، کتاب الهی آن، بسیار ضروری است». وی همچنین با توجه به اهمیت شناخت پیامبر(ص)، پرسشهایی دربارۀ شخصیت، زندگی اجتماعی، پیام ایشان، تأثیر حضرت بر تاریخ و زندگی کنونی ما را بیپاسخ نگذاشته است. آنچه در این بخش برای نویسنده اهمیت دارد این است که به ایرادات و شبهههای ایجادشده از سوی منتقدان غربی پاسخ گوید؛ از جمله در بحث تعدد زنان پیامبر(ص)، این موضوع را با توجه به شرایط و موقعیت آن زمان تحلیل کرده است. بحث تشیع و فرقههای منشعب از آن یکی دیگر از بحثهای اصلی این فصل است که آقای احمد با نگاهی گذرا ولی منصفانه آن را تحلیل کرده است. شایان ذکر است که دکتر احمد عاشورا را نقطۀ عطفی در تاریخ تشیع بهشمار آورده است.
نویسنده در فصل سوم به درون تاریخ اسلام پا نهاده است تا درک بهتری از اسلام ارائه دهد؛ ازاینرو سه امپراتوری اسلامی یعنی عثمانیان، صفویان و گورکانیان را مورد بحث و بررسی قرار داده است. نویسنده در این فصل تلاش میکند نشان دهد چگونه ترکیه، ایران و پاکستان امروزین به ترتیب، با سه امپراتوری مذکور در ارتباط بودهاند که به میزان بسیاری تأثیرات فرهنگی بر آنها داشتهاند. در حقیقت هر سه حکومت به لحاظ قدرت و تأثیر اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ابرقدرتهای عصر خود بهشمار میآمدند. بااینحال باید به نکته هم توجه کرد که آنچه در این فصل و در بررسی این امپراتوریها برای نویسنده حائز اهمیت است این است که آیا تاریخ این سرزمینها بر ملتهای کنونی میراثبر آنها، یعنی ترکیه و ایران و پاکستان، تأثیرگذار بوده است؟ در حقیقت این نگاهی تاریخی در مطالعات است که جامعۀ اسلامی را نمیتوان بدون مراجعه به وقایع مهمی درک کرد که قرنها پیش از این به وقوع پیوسته است. با نگاهی به مطالب مطرحشده در این فصل، که بسیار کلیتر از آن است که بشود دربارۀ محتوایش بحث کرد، میتوان به این نتیجه رسید که در هر یک از این سه سرزمین، نوعی رویارویی تاریخی مستمر و برجسته وجود دارد که واکنش اصلی هر یک از این جوامع را روشن میسازد: برای ترکها مقابله با رویارویی مسیحی، برای ایرانیان باور تشیع و برای پاکستانیها آیین هندو.
فصل چهارم این پژوهش به چالشهای فرا روی دو دنیای متفاوت، یعنی دنیای اسلامی و مدرنتیۀ غربی، میپردازد. «بسیاری از حکام کشورهای اسلامی دستنشاندۀ غرباند و حقوق اقتصادی و سیاسی آنان هنوز تحت تأثیر غرب قرار دارد[۵]، اما بهرغم همۀ موانع موجود، کشورهای بسیاری، از جمله مصر، ترکیه، ایران، پاکستان و بنگلادش سرسختانه در مسیر دموکراسی قرار دارند و هر یک میکوشند تا به شیوۀ خود و با تشویق هنر و گفتوگوی آزاد، جامعهای مترقی بسازند». از نظر نویسنده از بین این سه امپراتوری که در فصل گذشته از آنها سخن گفتیم، گورکانیان بیشتر از بقیه به اروپاییان نزدیک شدند. در مقابل، عثمانی شیوۀ اداری بومی خویش را تا قرن بیستم ادامه داد. البته از غرب هم تقلیدهایی کرد؛ تقلید در پوشش، شیوۀ زندگی، مؤسسات آموزشی و معماری بیشتر از هر جا در دربار و میان نخبگان صورت میگرفت. کمال آتاتورک با شدت تمام این مسیر را ادامه داد. در این میان صفویان و جانشینانشان، که در قرن هجدهم انقراض یافتند، کمترین تأثیر را از استعمار اروپا پذیرفتند. در هر سه مورد، اسلام دین و راهنمای عمل و اندیشۀ این دودمانها بود.
فصل پنجم با عنوان «اقلیت مسلمان» و فصل ششم با عنوان «اسلام در عصر رسانهها»، حجم گستردهای از پژوهش حاضر را دربرمیگیرد. نویسنده در بخش پنجم به بررسی وضعیت موجود مسلمانان در کشورهای اروپایی، امریکایی و آسیایی میپردازد. نویسنده سه عامل در اقلیت بودن، ریشههای تاریخی، سیاسی روابط اسلام و غرب و تأثیر رسانههای غربی در ارائۀ چهرۀ خشن، غیر قابل اطمینان و طرفدار هرج و مرج از مسلمانان را عوامل تأثیرگذار در رویکرد غرب به مسلمانان ساکن در کشورهای غربی میداند. بااینحال سؤال اساسی این است که در کشورهای غربی که مسلمانان در آن زندگی میکنند، چه چیزی به زندگی آنها صدمه میزند؟ مشکل اصلی چیست؟ نویسنده در جواب این سؤال معتقد است: مسلمانان به چند مورد بیش از مباحث دیگر حساس هستند: اولا مسلمانان خواهان این هستند که بتوانند آزادانه به امور دینی خود در اماکن تعیینشده مانند مسجد بپردازند؛ دوم، با آنها مانند گروههای شبهنظامی رفتار نشود. نویسنده در فصل ششم، این مسئله را بیان میکند که امروزه قدرتهای برتر اروپا و امریکا، بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اسلام را تنها رقیب خود میدانند و ازاینرو میکوشند به هر طریقی که شده جلو پیشرفت و گسترش اسلام را بگیرند. در دنیای کنونی رسانهها اهرم قدرتی هستند که در دست این کشورها قرار گرفتهاند. این رسانههای معاند اسلام مدام به تخریب شخصیتهای اسلامی و ارائۀ چهرۀ خشن و هرجومرجطلب از مسلمانان میپردازند.
در بخش دیگری از این فصل، قدرت و توانایی دولتهای اسلامی در عصر رسانه مورد بحث قرار میگیرد؛ «هنوز مسلمانان از قدرت رسانه در جنگ فرهنگی برخوردار نیستند. مسلمانان نمیدانند چگونه باید از رسانه برای معرفی خود استفاده کنند». نویسنده در بخش پایانی این فصل، ضمن جدی خواندن چالشهایی که مسلمانان در دنیای کنونی با آن مواجه هستند، تنها راه برونرفت از این چالشها را بازگشت به ارزشها و احیای هویت اسلامی کشورهای مسلماننشین میداند. «با بازگشت به هویت اسلامی میتوان امیدوار به اعتلای دوبارۀ اسلام و کشورهای مسلمان شد».
ارزیابی محتوای کتاب:
کتاب «اسلام امروز» از جمله جدیدترین کتابهایی است که به بررسی اوضاع زندگی مسلمانان در غرب میپردازد. نکتۀ درخور تأمل و ارزشمند در این اثر این است که نویسنده با دغدغهای که در ذهن خود داشته وارد تحقیق در این عرصه شده است؛ بااینحال پژوهش حاضر خالی از نقص نیست.
۱- نویسنده به عنوان یک محققی که در حوزۀ جامعهشناسی هم فعال است، درد دین دارد و دلش برای اعتلای دوبارۀ تمدن اسلامی میتپد؛ ازاینرو در جای جای کتاب از بازگشت به ارزشهای گذشتۀ اسلامی سخن میگوید. وی ضمن اینکه به تفاهم و تعامل ادیان احترام میگذارد و در بخش پایانی کتاب هم از دیدگاه خود، راه حلهایی برای زندگی و تفاهم بیشتر ادیان ارائه میدهد، در بخشهای متعددی از اثر خویش به مسئلۀ فلسطین و اسرائیل میپردازد و مسئلۀ فلسطین را یکی از مباحث مهم روز دنیای اسلام تلقی میکند و در موارد متعددی موضعگیری ضعیف و سست اعراب در برابر اسرائیل را مورد مذمت و نکوهش قرار میدهد. از سوی دیگر به حمایتهای بیدریغ امریکا از رژیم صهیونیستی اشاره میکند و تلویحا اعراب را به اتحاد در برابر اسرائیل دعوت میکند.
۲- یکی از مباحثی که در این کتاب وجود دارد این است که با نگاهی به جایگاه علمی دکتر اکبر احمد به عنوان صاحب کرسی ابن خلدونشناسی، در نگاه اول خواننده انتظار دارد که این کتاب، اثری کاملا علمی با نگاه عمیق و جامعهشناختی به مباحث تاریخی باشد؛ نگاهی که امروزه بسیاری از نویسندگان عرب به تاریخ دارند و بسیار مفید و مورد استقبال هم میباشد، اما متأسفانه این نگاه در این پژوهش وجود ندارد. این قضاوت از باب جایگاه علمی دکتر احمد است. گویا نویسنده این قضاوت خواننده را در ذهن داشته؛ ازاینرو خود معترف است که «کتاب حاضر یک اثر دانشگاهی و یا دربردارندۀ ایده و نظریۀ خاص نیست؛ حتی این کتاب اثری تاریخی یا نوعی وقایعنگاری هم نیست، بلکه کتاب حاضر اثری تأثیرگذار، مشتمل بر سفرنامه و تاریخ است». ازآنجاکه اثر فوق از متدهای روش تحقیق علمی و ایدۀ خاصی تبعیت نمیکند، نمیشود دربارۀ محتوای علمی کتاب بحثی انجام داد.
۳- نگریستن به تاریخ پانزده قرنۀ جهان اسلام در ۲۵۶ صفحه، حتی در قالب کلیات و پیروی نکردن مباحث اثر فوق از تسلسل تاریخی و نادیده گرفتن برخی از مباحث بسیار مهم در تاریخ اسلام و نیز نادیده گرفتن مباحث شمار بسیاری از کشورهای مسلمان از جمله نیجریه در غرب جهان اسلام و اندونزی در شرق آن، از نقاط ضعف این پژوهش است.
۴- نویسنده در این پژوهش، غرب را در یک واحد کلی در نظر گرفته است؛ درحالیکه باید توجه کنیم که اوضاع مسلمانان در کشورهای مختلف اروپایی و امریکایی نسبت به هم بسیار متفاوت است؛ برای مثال اوضاع مسلمانان در کشور آلمان بسیار متفاوتتر از کشور فرانسه است؛ زنان مسلمان در کشور فرانسه بیشترین مشکلات را دارند. از سوی دیگر نوع نگاه غربیها به گروههای مختلف مسلمان اعم از شیعه یا سنی نیز بسیار متفاوت است. این مسئله ناشی از علاقۀ گروههای مسلمان به کشور مسلمانی است که بدان وابستگی دارند یا از آن مهاجرت کردهاند؛ برای نمونه در کشور آلمان، مسلمانان ترکتبار، که از دورۀ دولت عثمانی به این کشور مهاجرت کردهاند، به علت مناسبات خوب سیاسی بین ترکیه و آلمان، نسبت به گروههای دیگر مسلمان از آزادی و حقوق بیشتری برخوردارند. مثال دیگر دراینباره، مصاحبۀ حجتالاسلام والمسلمین حکیمالهی، رئیس وقت حوزۀ علمیه لندن و حجتالاسلام والمسلمین بهمنپور، رئیس کالج اسلامی لندن، است: «وضعیت مسلمانها در جاهای مختلف اروپا فرق میکند؛ مثلاً وضعیت مسلمانها در فرانسه که بیشترین تعداد مسلمانها، یعنی حدود پنجمیلیون نفر را دارد، با وضعیت مسلمانها در (انگلیس) که حدود دومیلیون مسلمان دارد، خیلی متفاوت است. وضع مسلمانهای اینجا از نظر کیفیت آزادی در عمل به عقاید خود، فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، بسیار بهتر از مسلمانان فرانسه است. به همین خاطر نمیشود حکم عامی را در خصوص وضعیت مسلمانها در غرب اعلام کرد. به فرض مثال در آلمان، بیشتر مسلمانها ترک هستند و وضعیت اینها به کل با وضعیت مسلمانهای فرانسه که بیشترشان الجزایریاند، فرق میکند.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر