«اثر انگشت» رمانی متفاوت با فرمبندی خاص است. نویسنده، انگشتان دست را به شورش علیه همه چیز به کار گرفته است، شورش علیه ابتذال، شورش علیه اخلاق، اجتماع و سیاست. او از نوعی لذتگرایی جنسی در عین پوچی و بیهودگی بهره برده است تا برای قهرمان داستان راه گریزی برای زیستن در جهانی بیابد که جمع اضداد است. در رمان «اثر انگشت» که به نحوی نوعی تدوین سینمایی دیوید لینچ بر آن حاکم است، خواننده بی آنکه احساس بکند، به زمانها و مکانهای متفاوتی پرتاب میشود. و در کنار اینها با آوردن کاراکترهایی متفاوت، هم گنگی و هم جذابیت متنی را به خواننده میچشاند. این پیچ وخم و آمد و شد و فلاشبک و عوض شدن راوی از اول شخص به سوم شخص با نثر پاکیزه و ساده البته کمی هم با لهجه آورده شده است که خود همین لهجه میتواند خواننده را از خستگی برهاند و به او لذت مضاعف برساند. طوری که خواننده فرض بدارد که گویا راوی غریبهای است که با دقت زبان یاد گرفته است و وی موقع خواندن کتاب، لهجهاش را نیز میشنود. با شنیدن این لهجه خواننده مشتاقتر میشود.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر