دوستِ بازیافته از نظر حجم، نه رمان است و نه نوول؛ تفصیل و گستردگیِ رمان را ندارد، اما نوول نیز نیست زیرا نوول معمولاً گوشه یا مقطعی از زندگی را باز مینمایاند. فرد اولمن بیگمان در نوشتن چنین رمانِ کوچکی بسیار موفق بوده است. موفقیت دیگر نویسنده در این است که توانسته قصهی خود را به زبانی آهنگین بازگو کند که در عین حال هم سبک و غنایی و هم ژرف و نافذ است. در بخشی از داستان هانس شوارتس قهرمانِ کتاب میگوید: «زخمی که بر دل دارم هنوز باز است و هر بار که به یاد آلمان میافتم گویی بر آن نمک میپاشند.»
هانس شوارتس همچون میلیونها نفر از آوارگان سیاسی قرن بیستم که قربانیِ مقاصد شوم رژیمهای توتالیتر و ایدئولوژیک شدند داغ آوارگی و سرگردانی را بر پیشانی خود دارد. او نمیتواند هموطنان خود را به جرِم خطاهای فاحشی که در انتخابِ شخص هیتلر و حزب نازی داشتند ببخشد.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر