مادر لبخند تلخي زد و ياد روزهايي افتاد كه بچه بود، و مثل حالاي دخترش حرف ميزد. بعدها آن دختربچه زني شد كه خم مي شد و دستها را ميبوسيد. دوست داشت رندا را بغل كند و به او بگويد: «هرگز دست كسي را نبوس».
نظرات شما
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر