در این داستان سالار دختر دانشجوی مهندسی کشاورزی است که رفتارهای بسیار مردانه دارد. او بعد از هفت پسر به دنیا آمده است، با این که برادرهایش مخالف ادامهی تحصیل او بودهاند، او توانسته راه خود را انتخاب بکند. از طریق پسرعمهاش، به شرطی که سالار در آینده با او ازدواج بکند، قبول کرده که مخارج او را بپردازد و اینک سالار در تهران با دانشجویی به نام یوسف که رشتهی دامپزشکی میخواند آشنا شده و ...
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر