بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. ابوتراب خسروی | کتاب ویران |
اشیا
تهران | میدان ولیعصر | جنب بانک ملی ایران | قسمت اشیا گمشده پیدایم کن | از میان سایههای بینشان اشیاء گمشده
روجا چمنکار | با خودم حرف میزنم
(اشیا، اشیاء، ایران، بانک، تهران، سایه، قسمت، ملی، میدان، نشان، گمشده)
(اشیا، اشیاء، ایران، بانک، تهران، سایه، قسمت، ملی، میدان، نشان، گمشده)
ستون | هر چند استوار | خانه | سرانجام فرو میریزد | صداها | سرانجام به سکوت ختم میشوند | و سایهها | به درون اشیا باز میگردند