بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. ابوتراب خسروی | کتاب ویران |
لباس
بدنم مرا رها نخواهد کرد، و من از آن شرمسار نمیشوم. من به راه رفتن ادامه خواهم داد و میخواهم ادامه بدهم، من به غذا خوردن ادامه خواهم داد و میخواهم ادامه بدهم و فردا به سوی جاده میروم، نگران هوا خواهم بود و بر اساس آن لباس میپوشم.
ژان لوک لاگارس | در خانهام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید
(بدن، جاده، راه، رفتن، رها، شرمسار، غذا، فردا، لباس)
(بدن، جاده، راه، رفتن، رها، شرمسار، غذا، فردا، لباس)