ما که مادر نداشتیم | زلزله بود | که
گهوارهمان را تکان میدادعلی عبدالرضایی | زخم باز
با هر مردی، همیشه کم و بیش یک جور پیش
میرود، همان مسخرهبازیها، جزئیاتی که
بهتر است نگاه نکنیم، جورابهایشان، آدم
ناامید میشود، همیشه بیاختیار خندهام
میگیرد.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر