من و بوف کورنویسنده: عباس پژماناین کتاب را ببینیدخریدرمان «من و بوف كور» 9 فصل و يك مقدمه دارد كه نويسنده در آن نكات و صحنههاي "بوف كور" را در قالب يك رمان آورده و به تمام سؤالهايي كه درباره "بوف كور" وجود ...
من و بوف کورنویسنده: عباس پژماناین کتاب را ببینیدخریدرمان «من و بوف كور» 9 فصل و يك مقدمه دارد كه نويسنده در آن نكات و صحنههاي "بوف كور" را در قالب يك رمان آورده و به تمام سؤالهايي كه درباره "بوف كور" وجود ...
ملیکا و گربهاش 2(غول دَه كله)خریدنویسنده: سیدنوید سيدعلي اكبر این کتاب را ببینیدببينم آقاكلاغه، تو تا حالا دل هم دزديدي؟ مليكا چون از شب ميترسد قرار ميشود روز بروند دزدي. گربه ميگويد: «آخه مگه روز هم كسي ميخوابه كه ما بريم دلش رو بدزديم؟» كلاغه ميگويد: «من يكيرو ميشناسم كه نويسندهس. شبا بيداره، صبحا ميخوابه.» ملیکا و گربهاش 3(ماشين گربه باک نداره)نویسنده: سیدنوید سيدعلي اكبر به زودی در دسترس شماگربه مداد قرمزش را ميگذارد توي جامدادي و به ماشين قرمز كه كشيده است ميگويد: «خب، حالا كه تمامت كردم ميآم بهم سواري بدي؟ ميخوام برم پيش مليكا پز بدم.» ماشين قرمز با برفپاككنهايش دست ميكشد روي صورتش و ميگويد: «نخير، من به كسي سواري نميدم!» یک هلو و هزار هلوخریدنویسنده: صمد بهرنگی این کتاب را ببینیدیک هلو و هزارهلو در بهار سال ۱۳۴۸ انتشار یافت. نویسنده در این داستان، مبارزهی روستاییان با ارباب را در مقاومت درخت هلویی بازتاب میدهد كه در باغ ارباب، میوه نمیدهد؛ دو پسربچهی روستایی به نام پولاد و صاحبعلی، هستهی هلویی را در باغ ارباب میكارند. آنها در طول سال به دانهای كه كاشتهاند و نهالی كه ... ماهی سیاه کوچولوخریدنویسنده: صمد بهرنگی این کتاب را ببینیدماهی سیاه کوچولو یکی از داستانهای کودکان نوشته صمد بهرنگی نویسنده ایرانی است. او این داستان را در زمستان سال ۱۳۴۶ نوشت. زبان نمادین این داستان الهام بخش بسیاری از نویسندگان و شاعران مختلف بوده است و اشعار و متون بسیاری در وصفش سروده شده است. این کتاب به بسیاری از زبانهای جهان ترجمه شده است. این داستان، قصه ماهی سیاه کوچولویی ... قورقور قورقوریخریدنویسنده: رویا بیژنی این کتاب را ببینید چنگ چنگ یه خرچنگخریدنویسنده: رویا بیژنی این کتاب را ببینید میمون بازیگوشخریدنویسنده: رویا بیژنی این کتاب را ببینید مسابقه دایناسورهاخریدنویسنده: رویا بیژنی این کتاب را ببینید قورباغه مسافرنویسنده: رویا بیژنی به زودی در دسترس شما سبیل بابات می چرخهخریدنویسنده: ناصر کشاورز این کتاب را ببینید … 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 …
ملیکا و گربهاش 2(غول دَه كله)خریدنویسنده: سیدنوید سيدعلي اكبر این کتاب را ببینیدببينم آقاكلاغه، تو تا حالا دل هم دزديدي؟ مليكا چون از شب ميترسد قرار ميشود روز بروند دزدي. گربه ميگويد: «آخه مگه روز هم كسي ميخوابه كه ما بريم دلش رو بدزديم؟» كلاغه ميگويد: «من يكيرو ميشناسم كه نويسندهس. شبا بيداره، صبحا ميخوابه.»
ملیکا و گربهاش 3(ماشين گربه باک نداره)نویسنده: سیدنوید سيدعلي اكبر به زودی در دسترس شماگربه مداد قرمزش را ميگذارد توي جامدادي و به ماشين قرمز كه كشيده است ميگويد: «خب، حالا كه تمامت كردم ميآم بهم سواري بدي؟ ميخوام برم پيش مليكا پز بدم.» ماشين قرمز با برفپاككنهايش دست ميكشد روي صورتش و ميگويد: «نخير، من به كسي سواري نميدم!»
یک هلو و هزار هلوخریدنویسنده: صمد بهرنگی این کتاب را ببینیدیک هلو و هزارهلو در بهار سال ۱۳۴۸ انتشار یافت. نویسنده در این داستان، مبارزهی روستاییان با ارباب را در مقاومت درخت هلویی بازتاب میدهد كه در باغ ارباب، میوه نمیدهد؛ دو پسربچهی روستایی به نام پولاد و صاحبعلی، هستهی هلویی را در باغ ارباب میكارند. آنها در طول سال به دانهای كه كاشتهاند و نهالی كه ...
ماهی سیاه کوچولوخریدنویسنده: صمد بهرنگی این کتاب را ببینیدماهی سیاه کوچولو یکی از داستانهای کودکان نوشته صمد بهرنگی نویسنده ایرانی است. او این داستان را در زمستان سال ۱۳۴۶ نوشت. زبان نمادین این داستان الهام بخش بسیاری از نویسندگان و شاعران مختلف بوده است و اشعار و متون بسیاری در وصفش سروده شده است. این کتاب به بسیاری از زبانهای جهان ترجمه شده است. این داستان، قصه ماهی سیاه کوچولویی ...