گربه مداد قرمزش را ميگذارد توي جامدادي و به ماشين قرمز كه كشيده است ميگويد: «خب، حالا كه تمامت كردم ميآم بهم سواري بدي؟ ميخوام برم پيش مليكا پز بدم.» ماشين قرمز با برفپاككنهايش دست ميكشد روي صورتش و ميگويد: «نخير، من به كسي سواري نميدم!»
نظرات شما
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر