ناکجا در تلگرام
توییتر ناکجا را دنبال کنید!
فروشگاه کتاب ناکجا در پاریس

از تئاتر ابزورد چه می‌دانیم؟

از تئاتر ابزورد چه می‌دانیم؟

تصویرهای شاعرانه

علی حجازی

 

کارکرد هنر در جهان بیهوده چیست؟ بازتاب‏ واقعیت انسان است. در جهانی که دانستن قوانین‏ اخلاقی و درک ارزشهای مطلق و یقینی در مورد جایگاه‏ و اهداف انسان بر بشریت تسلط داشت، کارکرد هنر نیز علم به شمار می‌‏آمد: ثبت تصویری اشیاء آنطور واقعیت عینی می‌‏پذیرفت. اما با شکست عقل و منطق‏ و تائید علمی نسبیت و در ‌‌نهایت توضیح‏ ناپذیر بودن‏ پدیده‏‌ها، منطق رئالیسم عقلی‏اش دیگر گویای واقعیت‏ اوضاع و احوال حقیقی، غیرمنطقی، غیرعقلی‏ استمرارناپذیر و ناهماهنگ انسان نبود. بنابراین از اواخر قرن ۱۹ تعمق هنری با انتخاب شکل جدید، بیشتر معرف شرایط روحی انسان در این جهان‏ بی‏‌منطق بود. کوبیسم، فوتوریسم، سورئالیسم، و دادائیسم همه بخشی از تلاش برای کشف ذات حقیقی‏ هستی، در جهانی بودند که ارزشهای سنتی زدوده شده‏ و نور عقل خاموش شده بود. یعنی جهانی که انسان در تاریکی و ویرانی آن‌‌ رها شده بود. سورئالیست‌ها دنبال‏ واقعیتی ژرف‏‌تر می‌‏گشتند. آنان معتقد بودند که دید هنرمند-تخیل و مکاشفه-انسان را به حقایق جوهر هستی بهتر نزدیک می‌‏کند تا کار رئالیستهائی که از وقایع عکس می‌‏گیرند. آن‌ها برای رهانیدن ذهن انسان‏ از وابستگی به اشکال عقلی و قراردادهای دست و پاگیر اجتماعی از پدیده‌‏های عجیب و غریب و صورتک‌های ناموزون و مضحک استفاده کردند و با نفی‏ واقعی بودن شکل بیرونی پدیده‏‌ها، هنرمندان به دنبال‏ حرکات خودبه‌‏خودی و در عین حال غیرمنطقی یا گسترده‌‏ای بودند که حقیقتا بازگوکننده ژرف‏ترین‏ پاسخ‌های درونی آدمی به اوضاع و احوال موجود باشد.

 

از تئا‌تر ابزورد نباید پرسید درباره چیست؟ و چه خواهد شد؟ تئا‌تر ابزورد به‏ تماشاگر، تجربه بیهودگی را نشان می‌‏دهد و تقدم زبان‏ و منطق را به عنوان ابزار انکشاف ژرفای واقعیت کنار می‌‏گذارد

دادا پا را از سورئالیسم نیز فرا‌تر گذاشت و منطق‏ خود را از جهان بی‏‌شکل و بی‏‌منطق و بی‌‏معنا به‏ آنارشیسم محض رسانید. جورج گروس گفت: نماد مکتب ما «هیچ» بود، خلاء بود. دادا تمام تصورات‏ کیفی درونی را به استهزا گرفت: «چگونه ممکن است‏ در جهانی سراپا دگرگون شونده به دنبال معیارهای‏ ثابت گشت.» تریستان تزارا گفت: «دادا همه چیز است، دادا به همه چیز شک می‌‏کند، دادای واقعی علیه‏ داداست.» دادا برای بهتر بازگوکردن شرایط انسان‏ معاصر در ویران‏‌سازی اشکال کهنه و جایگزین کردن‏ اشکال نو فعالیت می‌‏کرد. این سبک توان انجام کاری‏ بیش از پروردن «بیهودگی» موقعیت اجتماعی و هنری‏ را نداشت. اگر هیچ قانونی وجود ندارد پس معیار برد و باخت چیست؟

شکل‏‌ناپذیری و انتزاعی بودن سورئالیسم و دادائیسم تاثیرات زیباشناسانه‌‏ای نسبت به سبک‌های‏ قبل از خود گذاشتند. همچنین آن‌ها بر هنرهای‏ موسیقی، رقص و در ‌‌نهایت تئا‌تر که هنری است‏ پیچیده و مشتمل بر همکاری اجتماعی، اثر گذاردند.

آلفرد ژاری در نمایش شاه ابو (ubu) به رئالیسم‏ حمله کرد و بی‏‌معنائی زندگی انسانی را با شکل‌های‏ سورئالیستی و گروتسک (شکل‌های مضحک) نشان داد، با بکارگیری ماسک و حرکات اضافی و بیش از حد معین و پرهیز از عینی کردن شخصیت و صحنه، بی‌‏رحمی و بیهودگی جهان را با همگونی نشان داد به‏ همین دلیل ژاری را پیش‏کسوت شیونو تئا‌تر می‌‏دانند.

لوئیچی پیراندلو در سال ۱۹۲۰ درحالیکه‏ نمایشنامه‌‏های وی رنگ رئالیستی داشت تئا‌تر را به‏ شکل سایه‌‏ای نشان داد که کارش تفکیک واقعیت از وهم است.

ویژگیهای تئا‌تر ابزورد

در دهه ۱۹۵۰ تئا‌تر شاهد پیشرفت شکل دراماتیک‏ در ارائه نشان دادن شرایط بیهودگی زندگی انسان‏ بر تماشاگر بود. تئا‌تر ابزورد انسان را موجودی معرفی‏ کرد که در زندگیش اهداف بزرگ ندارد. عادات و تعلقات مادی آزادی او را محدود می‌‏کند. نقصان‏ گفتاری و بیان از تفهیم واقعیت درونی جلوگیری‏ می‌‏کند. انسان طبیعی متناسب با خودش ندارد و بهترین شکلش توده‌‏ای از اعمال و رویاروئی‏‌ها با خلاء روحی و اخلاقی است و محکوم به گذراندن‏ زندگی کم ‏ارزش خویش است.

تئا‌تر ابزورد از ساختارهای طراحی شده برپایه‏ روش‌های سنتی، کشمکش و اوج و فرود‌ها استفاده‏ نکرده و عناصری را از سورئالیسم برای بیان‏ خردگریزی به عاریت گرفت. انسانهائی با سه بینی‏، بی‏سر، استحاله شده به کرگدن‏، یا شناور در هوا را به عنوان یک بخش ضروری این سبک بکار برد.

این شیوه قصد تشریح منطقی چیزی ندارد و از رویداد‌پردازی به دور است. از تئا‌تر ابزورد نباید پرسید درباره چیست؟ و چه خواهد شد؟ تئا‌تر ابزورد به‏ تماشاگر، تجربه بیهودگی را نشان می‌‏دهد و تقدم زبان‏ و منطق را به عنوان ابزار انکشاف ژرفای واقعیت کنار می‌‏گذارد و درست این است که پرسیده شود «تجربه‏ محسوس که از طریق ضرباهنگ‏‌ها و صدا‌ها و تصاویر برقرار می‌‏کند چیست؟

درام‌‏نویسان سبک ابزورد با پذیرش این نکته که‏ رویارویی با وضع حقیقی انسان تلخ و ناامیدکننده‏ است، معتقدند اگر قرار است این انسان‌ها در این‏ شرایط زندگی کنند پوچی تنها زمینه‌‏ای است که فهم‏ انسانی می‌‏تواند به آن اطمینان داشته باشد. ساموئل‏ بکت در عبارت نغزی می‌‏گوید: «هیچ چیز از «هیچ» واقعی‏‌تر نیست.» و اگرچه پذیرش «هیچ» ظاهرا تجربه‏ منفی است اما برداشت درام‌‏نویسان در نهایت‏ برداشتی مثبت است. زیرا نمایشنامه‏‌نویس‏ تماشاگرش را با تجربه‏‌ای از پوچی روبرو می‌‏کند که‏ بتواند با رهائی از جزمیت، توهم و پندارهای واهی با واقعیت حقیقی آشنا شود و قدرت فعالیت پیدا کند. در تئا‌تر ابزورد زندگانی بی‏‌هدف و ناآگاهانه، مکانیکی و بی‏‌معنا تقبیح می‌‏شود و مراد از این کارآگاه کردن‏ انسان از حقیقت و صورت واقعی و مطلق‏‌های بزرگی‏ چون زمان و مرگ است. دو تجربه‌‏ای که تنها یکبار در زندگی پیش نمی‌‏آیند.

 

شیوه بازی بیهودگی است. لودگی، طنز، تمسخر، آئین‏‌های مذهبی (گرفته شده از نمایشهای سنتی‏ فرانسه) که در نمایش پوچی بکار برده می‌‏شود برای‏ نشان دادن راه‌های بی‌‏پایان و بیهوده‌‏ای است که‏ انسان برای پر کردن خلاء زندگی می‌‏پیماید، انسان را بازیگر «دور دنیا» نشان می‌‏دهد. زیرا بدون ارزش‌های‏ مقبول تمامی تجارب زندگی به یک اندازه جدی و در عین حال مضحک هستند.

شکل و فرم در تئا‌تر عبث

در نمایشنامه «در انتظار گودو» اثر بکت یکی از شخصیت‌ها می‌‏گوید:

 «هیچ چیز رخ نمی‌‏دهد، هیچ‏کس نمی‌‏آید، هیچ‏ کس نمی‌‏رود، وحشتناک است». این اثر به عنوان‏ نمایشی معرفی شده است که در آن «هیچ چیز دوبار رخ‏ نمی‌‏دهد» پوچی سعی در زدودن هرگونه ویژگی یک درام‏ خوش ساخت دارد. هیچ نوع اوج و فرود و پیچیدگی و کشمکش به قصد نشاندن تماشاگر بر سرجایش وجود ندارد.

مشکل درام‌‏نویسان ابزورد آشتی دادن کیفیت ذاتا عقل‏‌گریز و شکل‌‏ناپذیر این مکتب با مقتضیات‏ ساختمان تئا‌تر است، بدین معنا که چگونه می‌‏توان از اشتباهات سار‌تر و کامو و تناقضات شکل و محتوا پرهیز کرد؟ و پاسخ این سوال اجتناب کردن از متمرکز شدن روی محتوا و جزئیات آن است و همچنین‏ آشنا کردن بیننده با تجربه بیهودگی است.

تجربه مورد بحث اساسا دورانی و تکراری است. زندگی بی‌‏معنا نمی‌‏تواند به سوی هدفی گرایش داشته‏ باشد. زندگی آنقدر که در خود تکرار می‌‏شود به پیش‏ نمی‌‏رود. شکل دورانی تئا‌تر عبث انتقال‏ دهنده معنای‏ فقدان یک رشد حقیقی با راه‏ حل است، حرکت دورانی‏ در اجرای نمایش مبین حس پایان‏ ناپذیری و گردشی‏ است که همیشه ادامه دارد. جائی برای رفتن وجود ندارد، گوئی انسان محبوس در قفس است. احساس‏ نیستی و پوچی همه‏‌گیر شده است. نمایش (در انتظار گودو) با این جمله آغاز می‌‏شود «هیچ چیز رخ‏ نمی‌‏دهد» دایره شبیه این نماد است O -یعنی هیچ.

انسان دیگر آن موجود آرمانی‏‌خواه با میل تعالی دم‏ افزودن نیست. با این اعتقاد فرم و شکل نمایش ابزورد گسترده می‌‏شود. مانند گسترانیدن فضای تصویری در هنر کوبیزم و گستردگی زمان در رمان جدید. زیرا ج‌ها عاری از هدف و ارزش‏های معین زمینه وسیعی از بی‌‏اهمیتی است.

شکل هنر ابزورد گرایش به دورانی بودن و تکرار دارد. این پدیده را در «گودو» و «بازی» اثر بکت یا «درس» و «آوازه‏‌خوان طاس» اثر یونسکو می‌‏توان دید. همچنین حرکت به سوی پوچی و حل‏‌ناپذیری در این‏ سبک دیده می‌‏شود مثلا در «آخر بازی»، «آخرین نوار کراپ» از بکت و «صندلی‌ها» و «آینده در تخم مرغ‌ها قرار دارد» از یونسکو. در جهانی که همه چیز بی‏معنا است، تنها یک نقطه اوج وجود دارد. اوج منفی مرگ: یعنی «راهی که در آن جهان پایان می‌‏پذیرد، نه با یک‏ انفجار، که با ناله‌‏ای!»

پرداختن به واقع‏‌نگاری قصه‏‌پردازی و ترسیم‏ شخصیت‌ها و همچنین ارائه شخصیت افراد در شکل‏ و موقعیتی که زندگی روزمره را تجربه می‌‏کنند. کار نمایش ابزورد نیست. نمایشنامه‏‌های این سبک گرایش‏ به تصویرهای شاعرانه دارد.

صحنه عبث پر از فعالیتهائی است که تغییری در موقعیت صحنه بوجود نمی‌‏آورد سرشار از عناصر بی‌‏ارزش از زندگی روزانه و بکارگیری این عناصر به‏ شکل نمایشی است.

شیوه بازی بیهودگی است. لودگی، طنز، تمسخر، آئین‏‌های مذهبی (گرفته شده از نمایشهای سنتی‏ فرانسه) که در نمایش پوچی بکار برده می‌‏شود برای‏ نشان دادن راه‌های بی‌‏پایان و بیهوده‌‏ای است که‏ انسان برای پر کردن خلاء زندگی می‌‏پیماید، انسان را بازیگر «دور دنیا» نشان می‌‏دهد. زیرا بدون ارزش‌های‏ مقبول تمامی تجارب زندگی به یک اندازه جدی و در عین حال مضحک هستند.

یونسکو می‌‏گوید: «همه چیز به یک روال پیش‏ نمی‌‏رود. کمدی و تراژدی دو جنبه از یک موقعیت‏ هستند و تفکیک این‌ها مشکل است. خنده از نومیدی‏ می‌‏کاهد و کمدی با اندوه هم‏‌بالین می‌‏شود».


ماتئى ویسنى ‏‌یک

ماتئى ویسنى ‏‌یک

1956
رومانی

من پیش از تئاتر شعر را کشف کردم… پیش از نمایشنامه‌نویسی عاشق و کشته‌مرده‌ی شعر بودم و ده سال تمام هزاران شعر نوشته بودم. شعرهای من بسیار ساده بودند و من به جنگِ تمام استعاره‌های ثقیل، تشبیه‌های پرسوز و گداز، صفت‌ها و قیدها می‌رفتم. دلم می‌خواست مستقیم به آن‌چه ضروری‌ست بپردازم، به راز عریان ...

ساموئل بکت

ساموئل بکت

۱۹۰۶
ایرلند

ساموئل بکت نویسنده، شاعر و نمایشنامه‌­نویس ایرلندی در ۱۳ آوریل ۱۹۰۶ در دوبلین -ایرلند- به دنیا می‌­آید. درخانواده‌­ای مرفه و مذهبی و خانه­‌ای بزرگ که در باغی در اطراف دوبلین قرار دارد بزرگ می‌­شود، فضایی که بعد‌ها در رمان­‌ها و نمایشنامه­‌هایش انعکاس می‌­‌یابد. از ۱۷ سالگی ...

اسب‌های پشت پنجره

اسب‌های پشت پنجره

خرید
نویسنده: ماتئى ویسنى ‏‌یک
مترجم: تینوش نظم‌جو
این کتاب را ببینید

پيك - ‏راستش يه كم خنده‏‌داره... منم نمى‏‌دونم بايد چى در اين مورد فكر كنم... پسرتون مثل جريان هوا بی‌‏رنگ‏ بود. مى‏‌شه گفت بخار شد و توى فضا  گم شد... زير فشار درد آن قدر كِز كرد كه ديگه تنها يه نقطه شد، يه‏ نقطه‏‌اى كه ناپديد شد... و من بهتون اطمينان مى‌‏دم كه از اين لحاظ نشون داد ...

تماشاچی محکوم به اعدام

تماشاچی محکوم به اعدام

خرید
نویسنده: ماتئى ویسنى ‏‌یک
مترجم: تینوش نظم‌جو
این کتاب را ببینید

دادستان - من دارم از شما یه حیوون مى‌سازم، دارم بهتون توهین مى‌کنم و شما همینجا مى‌مونین و لبخند مى زنین و فکر مى‌کنین این نقش منه، فکر مى‌کنین من فقط دارم یه نقش بازى مى‌کنم... ولى از کجا مى‌دونین که من دقیقاً به اون چیزهایى که نقشم مىگه باور ندارم... از کجا معلوم که من بداهه نمىگم... از کجا معلوم که خود نقش من بداهه ...

داستان خرس‌های پاندا...

داستان خرس‌های پاندا...

خرید
نویسنده: ماتئى ویسنى ‏‌یک
مترجم: تینوش نظم‌جو
این کتاب را ببینید

مرد از زن درخواست می‌کند که به او ۹ شب مهلت بدهد تا همدیگر را بهتر بشناسند. قراردادی ۹ شبه که بین آن‌ها بسته می‌شود. قراردادی برای کشف یک دنیای دیگر. دنیایی لبریز از تصویر و زبان تخیل...                           و یک راز ابدی... چند برگ از این کتاب را اینجا در گوگل ...

سه شب با مادوکس

سه شب با مادوکس

خرید
نویسنده: ماتئى ویسنى ‏‌یک
مترجم: تینوش نظم‌جو
این کتاب را ببینید

برونو – تو نمی‌فهمی‌ که این مردک در یک زمان در سه‌تا جای مختلف پیداش می‌شه؟‌ ها‌ها! واسه تو این خنده‌داره؟ سزار – خب که چی؟ کار غیرقانونی که نکرده؟ هیچ قانونی در یک زمان سه‌جای مختلف زندگی کردن رو منع نمی‌کنه. (سکوت. برونو فکر می‌کند.) برونو – چرا! گروبی – (به برونو.) در این مورد، ...

همه افتادگان

همه افتادگان

خرید
نویسنده: ساموئل بکت
مترجم: مراد فرهادپور، مهدی نوید
این کتاب را ببینید

خانم رونی هفتاد ساله در امتداد جاده بیرون شهر به سمت ایستگاه راه آهن به استقبال همسر نابینایش می رود که سالگرد تولد صد سالگی اش است ؛ همه چیز پیر و فرتوت است، آنها پیوسته با به دوش کشیدن خودشان در جدال اند ... به خانه باز می گردند ... با تحمل رنج های کسالت بار پیری شان ... هیچ اتفاقی نمی افتد ... گویی همه چیز به انتها و زوال انسانی رسیده ... حتی زبان

نه من و آمد و رفت

نه من و آمد و رفت

خرید
نویسنده: ساموئل بکت
مترجم: علیرضا بهنام
این کتاب را ببینید

در کشور ما مانند بیشتر نقاط دنیا بکت بیشتر با نمایشنامه‌های بلندش هم‌چون «دست آخر»، «در انتظار گودو» شناخته می‌شود و قسمت بزرگی از فعالیت ادبی او مانند سه رمان «مالون می‌میرد»، «مولوی» و «نام ناپذیر»، شعرها و نمایشنامک‌هایش چنان‌که در‌خور است شناخته شده نیست. ...

فاجعه (هفت نمایشنامه کوتاه)

فاجعه (هفت نمایشنامه کوتاه)

خرید
نویسنده: ساموئل بکت
مترجم: علی هادیزاده، علی حاتم
این کتاب را ببینید

این نمایشنامه در سال 1982 به زبان فرانسه نوشته شده، نخستین بار در سال 1982 در تئاتر آوینیون(Avignon) به اجرا درآمده و نخستین بار در سال 1984 از سوى انتشارات فیبر اند فیبر به زبان انگلیسى منتشر شده است.

برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت

نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر