آنتونیو بوئرو بایِخو، نمایشنامهنویس اسپانیایی در ۲۹ سپتامبر ۱۹۱۶ در گوآدالاخارا به دنیا میآید. در سنین جوانی به مادرید مهاجرت میکند و به تحصیل رشتهی نقاشی در دانشگاه هنرهای زیبای سنفرناندو میپردازد. اما پس از سه سال از تحصیل انصراف میدهد و همزمان با جنگ داخلی برای امداد پزشکی به ارتش جمهوریخواه میپیوندد. پدرش همان سال، احتمالاً در پاراکوئهیوس، تیرباران میشود. آنتونیوی جوان در سال ۱۹۳۹ به اتهام "تبانی در شورش" به مرگ محکوم میگردد، اما با تخفیف مجازات به زندان میافتد و در آنجا با شاعر بزرگ اسپانیا میگل اِرناندث دوستیِ صمیمانهای برقرار میکند.
بایخو پس از آزادی از زندان به نویسندگی روی میآورد و نمایشنامهی «داستان یک پلکان» را مینویسد. این اثر که اسپانیای پس از جنگ را به تصویر میکشد، جایزهی لوپه دُوِگا را برای خالق خود به همراه میآورد و وی را به عنوان یک نویسندهی برجسته مطرح میکند. در حالی که سایر نویسندگان برای گریز از سانسور کشور را ترک کردهاند، بوئرو بایِخو در اسپانیا میماند و با توسل به سمبولیسم، دیکتاتوریِ فرانکو را مورد انتقاد قرار میدهد.
پس از آزادی از زندان به نویسندگی روی میآورد و نمایشنامهی «داستان یک پلکان» را مینویسد. این اثر که اسپانیای پس از جنگ را به تصویر میکشد، جایزهی لوپه دُوِگا را برای خالق خود به همراه میآورد و وی را به عنوان یک نویسندهی برجسته مطرح میکند. در حالی که سایر نویسندگان برای گریز از سانسور کشور را ترک کردهاند، بوئرو بایِخو در اسپانیا میماند و با توسل به سمبولیسم، دیکتاتوریِ فرانکو را مورد انتقاد قرار میدهد. در سال ۱۹۷۱ به عضویت فرهنگستان سلطنتی زبان درمیآید ودر تمام این سالها جوایز بسیاری را به خاطر آثار و فعالیتهایش کسب میکند. منتقدان غالباً آثار نمایشی او را به سه دسته تقسیم کردهاند:
• تئاتر سمبولیست: «در تاریکی سوزان»، «نساجهی رویاها»، و «ایرِنه، یا گنج»
• نقد اجتماعی: «داستان یک پلکان»، «کارتهای پشت و رو»، و «نورگیر»
• درامهای تاریخی: «رویابینی برای یک جامعه»، «ندیمهها»، «کنسرت سن اُبیدیو»، و «رویای منطق»
آنتونیو بوئرو بایخو در نیمهشب ۲۸ آوریل سال ۲۰۰۰ بر اثر سکتهی مغری در مادرید درگذشت.
کتابشناسی:
• داستان یک پلکان (۱۹۴۹)
• کلماتِ بر شن (۱۹۴۹)
• وحشت ساکن (۱۹۴۹)
• در تاریکی سوزان (۱۹۵۰)
• نساجهی رویاها (۱۹۵۲)
• نشانهای که منتظرش هستند (۱۹۵۲)
• داستانوارهای از پریان (۱۹۵۳)
• بامداد (۱۹۵۳)
• ایرِنه یا گنج (۱۹۵۴)
• امروز جشن است (۱۹۵۵)
• یک هارمونی عجیب (۱۹۵۶)
• کارتهای پشت رو (۱۹۵۷)
• رویابینی برای یک جامعه (۱۹۵۸)
• ندیمهها (۱۹۶۰)
• کنسرت سن اُبیدیو (۱۹۶۲)
• ماجرایی در گرگ و میش (۱۹۶۳)
• داستان دوگانهی دکتر والمی (۱۹۶۴)
• نورگیر (۱۹۶۷)
• رویای منطق (۱۹۷۰)
• ورود خدایان (۱۹۷۱)
• بنیاد (۱۹۷۴)
• شلیک (۱۹۷۷)
• قاضیان در شب (۱۹۷۹)
• تمساح (۱۹۸۱)
• گفتگوی سرّی (۱۹۸۴)
• لاسارو در هزارتو (۱۹۸۶)
• موسیقی نزدیک (۱۹۸۹)
• دامهای سرنوشت (۱۹۹۴)
باری، هرچند رولانبارت مرگ مؤ
باری، هرچند رولانبارت مرگ مؤلف را سال ها پیش درکشور فرانسه بر سر و هر کوی و برزنی جار زد و مدعی شد که برای نقد «متن» نیازی به بیوگرافی نویسنده نیست و تأویل خوانندگان را به جای او گذاشت، ولی این حقیر هنوز باور دارد که نویسنده نمرده است و نمی میرد. نویسنده دراثرش زنده است و با اثر به زندگی ادامه می دهد. اثر و آفریدگار اثر جدائی ناپذیرند، در حقیقت از «اثر» و از متن، می توان به خالق و آفریدگار اثر رسید و روح او را از کالبد قهرمان هایش بیرون کشیدو بالعکس! گیرم این آفریدگار از چشم و در نگاه خوانندگان یکسان نخواهد بودو مانند چهرة تندیسی نسبت به زاویة نگاه هاو بازی های نور تغییر می کند. بماند.
ارسال شده توسط ناشناس (تایید نشده) در د., 2012-01-23 00:08.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر