ديوار اولين رمان عليرضا غلامي است. موضوع اصلی رمان تاثیر جنگ است بر نوجوانان، تاثیری که از نظر نویسنده گاه مخرب و گاه سازنده بوده است.
راوی بینام داستان کمکم و با حمله دشمن به شهرشان از مسیری عادی زندگیاش منحرف میشود.
انسانی میشود یخ، سرد و نامانوس و فردی نامطلوب برای اطرافیشانش. انحرافش از مسیر اصلی زندگی تا به آنجاست که مثل عضوی از بدن که متعفن شده است طرد و حذف میشود.
غلامی سعی کرده است تاثیر جنگ را بر نوجوانی بررسی کند که انگار حساستر از بقیه افراد جامعهاش است، راوی درست به همین دلیل خودش را در پیلهای از سردی و بیاحساسی مخفی میکند تا به چشم نیاید درست همانند نامش که هیچ وقت در روایتش هویدا نمیشود. انگار راوی همیشه دوست دارد از دید اطرافیانش مخفی بماند، انسانی ترسیده که از جامعهاش بریده است پس به درون فرو میریزد تا کمتر گرفتار خطر و از هم پاشیدگی شود اما به دلیل همین خلقوخو بیشتر و بیشتر به چشم جامعه اطرافش میآید و به عنصری نامطلوب تبدیل میشود.
جنگ انگار دیواری را که راوی داستان دور خودش کشیده است خراب میکند و راوی داستان را به مورسوی بیاحساس کوچکی تبدیل میکند که توان دروغگویی ندارد و او را با جامعهاش، که درگیر نبرد است، بیگانه و بیگانهتر میکند و درست به همین دلیل، یعنی به این دلیل که نمیتواند یا نمیخواهد به جامعهاش دروغ بگوید از جامعهاش حذف میشود.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر