داستان راز هلنا ماجراي دختر بچهاي است به نام هلنا كه احساس ميكند والدينش به حرف او گوش نميدهند و به خواستههايش عمل نميكنند. از همين روي، تصميم ميگيرد از يك پري كمک بگيرد. او در يك سفر كوتاه و عجيب با جادوگري به نام فرانسيسكا ملاقات ميكند. جادوگر دو حبه قند به هلنا ميدهد تا در فنجان چاي يا قهوه پدر و مادرش بيندازد. به گفته فرانسيسكا پدر و مادر هلنا به محض خوردن قندها، هر بار كه از خواسته دخترشان پيروي نكنند، قدشان كوتاه ميشود. هلنا اين كار را انجام ميهد و پدر و مادرش در پي مخالفت با او، كوچك تر و كوچك تر ميشوند تا اين كه ...
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر