کرولاین پرسید: «خواهش میکنم، لااقل اسمتو بگو؟» ــ ببین اصلاً اسمم کرولاینه، باشه؟ گربه خیلی با دقت خمیازهی آرومی کشید، جوری که رنگ صورتیِ حیرتآورِ دهن و زبونش دیده شد؛ بعد گفت: «گربهها اسم ندارن.» کرولاین گفت: «ندارن؟» گربه گفت: «نه. اسم مال شما آدماس که نمیدونین کی هستین، اما ما گربهها میدونیم کی هستیم، واسه همین احتیاجی به اسم نداریم.»
نظرات شما
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر