من سه سالهام، درون این سن مینویسم، حروف الفبا را برمیدارم و کلبه یا برج یا قصری درست میکنم، اگر این کلبه دیگر مناسب حال من نباشد، یکی دیگر میسازم یا پابرهنه به راهرو میروم و در خانهای که مرکب آن را از هر چیز خالی کرده، یکه و تنها در سه سالگی آواز سر میدهم، هرگز از تنهایی تنها نمیشوم. همینجا توقف میکنم، روی این تصویر راهرو.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر