ناکجا در تلگرام
توییتر ناکجا را دنبال کنید!
فروشگاه کتاب ناکجا در پاریس
عقاید یک دلقک

صفحه اصلی / داستان بلـــــــند /

داستان بلـــــــند

عقاید یک دلقک

نویسنده: هاینریش بل
مترجم: محمد اسماعیل‌ زاده
داستان بلـــــــند
ناشر: نشر چشمه
تاریخ انتشار: 1391
353 صفحه

    این کتاب را بخرید

  • نسخه چاپی کتاب از ناکجا
    15,90€
  • خلاصه کتاب
  • نقد
  • جملات منتخب
  • نظرات شما

  • خلاصه کتاب

    در این چند هفته آخر، مهم‌ترین تمرینی را که یک دلقک باید انجام دهد، یعنی تمرین حرکات صورت را انجام نداده بودم، دلقکی که اساساً با حرکات اعضای صورتش باید تماشاگر را جذب کند، می‌بایستی سعی کند دائماً عضلات صورتش را تمرین دهد. قبلاً همیشه پیش از شروع تمرین، مدتی روبه‌روی آینه می‌ایستادم و درحالی که زبانم را از دهان خارج می‌کردم، خودم را از نزدیک نظاره می‌کردم تا احساس بیگانگی را از بین ببرم و به خودم نزدیکتر شوم.

    بعدها دست از این کار برداشتم و بدون اینکه از عمل خاصی کمک بگیرم، حدود نیم‌ساعت در روز به خودم می‌نگریستم و این کار را آنقدر ادامه می‌دادم که حضور خودم را نیز از یاد می‌بردم:

    از آنجایی که در من تمایلات خودستایی وجود ندارد بارها در زندگی‌ام چیزی نمانده بود که کارم به جنون بکشد.

    بعد از انجام این تمرین‌‌ها خیلی راحت وجود خودم را فراموش می‌کردم، آینه را برمی‌گرداندم و اگر بعداً در طول روز به شکلی تصادفی خودم را در آینده می‌دیدم، وحشت می‌کردم.

    آن کسی را که در آینه می‌دیدم، مردی غریبه در حمام یا دستشویی منزل من بود، کسی که نمی‌دانستم آیا او موجودی جدی است یا مضحک، مردی با بینی دراز و صورتی بسان ارواح و آن وقت بود که از ترس تا آنجا که توان داشتم با سرعت پیش ماری می‌رفتم تا خودم را در چشمان او نظاره کنم تا از واقعیت وجود خویش مطمئن شوم.



    نقد


    جملات منتخب

    یک وسیلۀ درمان موقتی وجود دارد، آن اَلکُل است، و یک وسیلۀ درمان قطعی و همیشگی می‌تواند وجود داشته باشد، و آن ماری است. ماری مرا ترک کرده است. دلقکی که به مِی‌خوارگی بیُفتد زودتر از یک شیروانی‌ساز مست سقوط می‌کند.



    نظرات شما

    برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
    - ورود
    - عضویت

    نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
    با تشکر