در فاميلي بزرگ، از قديم تاكنون، هميشه شخصي وجود داشته كه بدون اشتغال به كاري در حال گذران روزگار است و از راه مهمان شدن در خانة ساير افراد فاميل و قرض گرفتن پول از اين و آن زندگي مي‌كند. و اكنون آخرين شخص ناباب فاميل «دايي اوتو» است كه سرانجام به علت تصادف با يك تريلي از پا درمي‌آيد. جانشين او، برادرزاده‌اي است كه خانواده به هيچ‌ عنوان از اين كه وارث چنين ميراثي شده شادمان نيستند. اما او خود، كاملا راضي است و سعي دارد همانند دايي اوتو رفتار كند و از همين حالا در پي يافتن وارثي مناسب و تربيت وي براي انجام وظيفه‌اش در آينده است.