داستان با آمدن شاگرد تازهای به یک دبیرستان شهرستانی آغاز میشود. خوانندهی کتاب مسیر زندگی این پسربچه را دنبال میکند که طبیب بهداری است و با زنی که مادرش برای او میگیرد عروسی میکند. زن از او بزرگتر است و او را سخت دوست میدارد ولی در مود او مستبدانه عمل میکند. شارل بوواری ضمن بازدیدهای پزشکی و کاریاش به دختری برمیخورد و عاشق او میشود. دختر که اسمش اِما رئو است فرزند مالک متمولی است و در یک صومعه و تحت تعالیم سخت کاتولیکی رشده کرده است و تمام اینها در سر و قوهی تخیل اِما نوعی سودازدگی و خیالپروری را راه داده است. تصورات و تخیلاتی در سر دختر پیدا شده که تحقق آنها در زندگی متوسط با شارل بوواری به انجام و نتیجه نخواهد رسید. پس از مدت کوتاهی از عروسی، اِما دچار سرخوردگی میشود، زیرا عروسی آنچه را او انتظار داشت به ارمغان نیاورده است.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر