بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. ابوتراب خسروی | کتاب ویران |
جسم
اون حيوونى كه در منه مىخواد ایمان بياره نه روحم. اين جسمه كه ديگه نمىخواد ملافههاش رو از هراس خیس كنه. اين همون تمایل اون حیوون محاصره شدهست...
اریک امانوئل اشمیت | مهمان ناخوانده
(ایمان، تمایل، جسم، حیوان، حیوون، خیس، روح، محاصره، ملافه، نخواستن، هراس)
(ایمان، تمایل، جسم، حیوان، حیوون، خیس، روح، محاصره، ملافه، نخواستن، هراس)
گاهی اصلاً معین نیست که این امراض میباشند که در قالب مرضا ساکن شدهاند یا که این مرضا هستند که در جسم امراض حضور دارند.
به گمانم زمان جسمیتی دارد که همچنانکه ما از روی زمین خدا میگذریم جای پایمان را میگذاریم، حتماً زمان هم پاهای غیرقابل تصوری دارد که وقتی بر تنمان میگذرد رد پایش میماند