بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. ابوتراب خسروی | کتاب ویران |
نامه
راستش، اون چيزى كه من رو از گرفتن اين نامه و دادنش به تو منصرف كرد، اين بود كه فکر كردم من مىتونم كاملاً با تو بیگانه باشم. اون چيزى كه البته اين مرتيكهها نمىدونستن، و به هیچ عنوان هم نمىتونستن بدونن، اينه كه من شوهر تو هستم.
دیگر نویسندهای وجود نداشت که از دلگیری پاییز بنویسد یا از خوشبویی بهار؛ از عشق چهچه بزند و نامههای طولانی بنویسد و از نفرت بگوید...