من و بوف کورنویسنده: عباس پژماناین کتاب را ببینیدخریدرمان «من و بوف كور» 9 فصل و يك مقدمه دارد كه نويسنده در آن نكات و صحنههاي "بوف كور" را در قالب يك رمان آورده و به تمام سؤالهايي كه درباره "بوف كور" وجود ...
من و بوف کورنویسنده: عباس پژماناین کتاب را ببینیدخریدرمان «من و بوف كور» 9 فصل و يك مقدمه دارد كه نويسنده در آن نكات و صحنههاي "بوف كور" را در قالب يك رمان آورده و به تمام سؤالهايي كه درباره "بوف كور" وجود ...
جونیبی جونز مو کوتاه میکندخریدنویسنده: باربارا پارکمترجم: امیرمهدی حقیقتاین کتاب را ببینیدکتابهای جونیبی جونز، ۱۳ جلد است و ماجرای کودکیست که به کودکستان میرود و در آنجا اتفاقات جالبی برایش میافتد. جونیبی جونز و اتوبوس بوگندوی کلهپوکخریدنویسنده: باربارا پارکمترجم: امیرمهدی حقیقتاین کتاب را ببینیدیادتان میآید روز اول مدرسه چقدر ترسناک بود؟ چون آن موقع هیچی از مدرسه نمیدانستید. حالا با جونیبی آشنا شوید، یک بچه کودکستانی که اینقدر از سرویس مدرسه و بچههای بدجنس توی آن میترسد که وقتی زنگ آخر میخورد و باید به خانه برود، نمیرود. جونیبی جونز و جشن تولد جیم بدجنسخریدنویسنده: باربارا پارکمترجم: امیرمهدی حقیقتاین کتاب را ببینیدپنجشنبه جشن تولد جیم بدجنس است. او همة بچهها، به جز جونیبی جونز را به جشن خود دعوت کرده و نام جشن خود را مزرعة قدیمی گذاشته و قرار است، چوپانی تعدادی حیوان از جمله بز، کرهاسب، بره و... را به حیاط آنها بیاورد تا بچهها با آنها بازی کنند. جونیبی جونز و چند تا فضولی قایمکی یواشکیخریدنویسنده: باربارا پارکمترجم: امیرمهدی حقیقتاین کتاب را ببینیدمن جونیبی جونز هستم و به آمادگی میروم. ما معلم خود را خانم صدا میزنیم. من دلم میخواست، خانم معلم همسایة ما بود و در خانة کناری ما زندگی میکرد، چرا که همیشه دوست داشتم پنهانی کارهایش را زیر نظر بگیرم. من فضولیهای پنهانی زیادی میکنم. جونیبی جونز و قضیهی میمون کوچولوخریدنویسنده: باربارا پارکمترجم: امیرمهدی حقیقتاین کتاب را ببینیدروزی که مادر جونیبی جونز برای به دنیا آوردن فرزند دومش به بیمارستان رفت، جونیبی نزد پدربزرگ ماند. چند ساعت بعد مادربزرگ به خانه بازگشت و خبر داد که جونیبی صاحب یک برادر کوچک شده است. مادربزرگ با هیجان بسیار از نوزاد صحبت میکرد. جونیبی جونز و کیک میوهای بیمزهی بدمزهخریدنویسنده: باربارا پارکمترجم: امیرمهدی حقیقتاین کتاب را ببینیدجونیبی جونز بعد از ظهرها به آمادگی میرود. خانم معلم بچهها را از برگزاری شب کارناوال آگاه میکند. شب کارناوال جشنی است که در آن انواع بازیها اجرا میشود، و در آن غرفة ماهیگیری، مسابقة پرتاب سکه با چادر، پیادهروی در ماه، مسابقة پرتاب توپ بسکتبال، و... جونیبی جونز و وراجیهای زیادیخریدنویسنده: باربارا پارکمترجم: امیرمهدی حقیقتاین کتاب را ببینیدجونیبی جونز دختری لجباز و پرحرف بود و به آمادگی میرفت. کلاس آنها شمارة ۹ بود، اما او کلاس ۹ را دوست نداشت. وقتی خانم معلم به بچهها گفت که دوشنبه روز شغلهاست و همة بچههای کلاس باید با لباسهای شغلی که دوست دارند به آمادگی بیایند، همه خوشحال شدند به جز جونی... کتاب عجایبخریدنویسنده: شرود اندرسنمترجم: روحی افسراین کتاب را ببینید"اندرسن خیلی زود نویسنده نویسنده ها شد، تنها داستان گوی نسل خود بود که مهرش را بر سبک و دیدگاه نسل بعد از خود باقی گذاشت. همینگوی، فاکنر، ولف، استاین بک، کالدول، سارویان، هنری میلر و… بی شک مدیون اندرسناند و نام هر یک از آنها شاید نماینده ده ها نام دیگر باشد." "لحظاتی از زندگی امریکائیان وجود ... غار غمانگیز(مجموعه ماجراهای بچههای بدشانس)خریدنویسنده: لمونی اسنیکتمترجم: رضا دهقاناین کتاب را ببینیدویولت و کلاوس و سانی در آبهای رود استریکن سوار یک زیر دریایی به نام کوییکگ میشوند که در آنجا با فردی به نام کاپیتان و یدرشینز و دختر خواندهاش فیونا ملاقات میکنند. در آنجا فیلیپ را هم میبینند که مثل همیشه خوشبین است. کاپیتان به آنها میگوید که به دنبال شکردان میگردند و کلاوس و فیونا با کمک هم میفهمند که ... شروع ناگوار(مجموعه ماجراهای بچههای بدشانس)خریدنویسنده: لمونی اسنیکتمترجم: نسترن پاشاییاین کتاب را ببینیدشروع ناگوار نخستین جلد از سری مجموعه کتابهای ۱۳ جلدی ماجراهای بچههای بدشانس است. در آن ماجراهای سه کودک تازه یتیم شده به نامهای، ویولت (۱۴ ساله)، کلاوس (۱۲ساله) و سانی (نوزاد)، که به سرپرستی یکی از دورترین اقوامشان، کنت الاف، میافتند. کسی که فقط به دنبال ارثیهای است که پدر و مادر آن بچهها بر جای گذاشتهاند. … 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 …
جونیبی جونز مو کوتاه میکندخریدنویسنده: باربارا پارکمترجم: امیرمهدی حقیقتاین کتاب را ببینیدکتابهای جونیبی جونز، ۱۳ جلد است و ماجرای کودکیست که به کودکستان میرود و در آنجا اتفاقات جالبی برایش میافتد.
جونیبی جونز و اتوبوس بوگندوی کلهپوکخریدنویسنده: باربارا پارکمترجم: امیرمهدی حقیقتاین کتاب را ببینیدیادتان میآید روز اول مدرسه چقدر ترسناک بود؟ چون آن موقع هیچی از مدرسه نمیدانستید. حالا با جونیبی آشنا شوید، یک بچه کودکستانی که اینقدر از سرویس مدرسه و بچههای بدجنس توی آن میترسد که وقتی زنگ آخر میخورد و باید به خانه برود، نمیرود.
جونیبی جونز و جشن تولد جیم بدجنسخریدنویسنده: باربارا پارکمترجم: امیرمهدی حقیقتاین کتاب را ببینیدپنجشنبه جشن تولد جیم بدجنس است. او همة بچهها، به جز جونیبی جونز را به جشن خود دعوت کرده و نام جشن خود را مزرعة قدیمی گذاشته و قرار است، چوپانی تعدادی حیوان از جمله بز، کرهاسب، بره و... را به حیاط آنها بیاورد تا بچهها با آنها بازی کنند.
جونیبی جونز و چند تا فضولی قایمکی یواشکیخریدنویسنده: باربارا پارکمترجم: امیرمهدی حقیقتاین کتاب را ببینیدمن جونیبی جونز هستم و به آمادگی میروم. ما معلم خود را خانم صدا میزنیم. من دلم میخواست، خانم معلم همسایة ما بود و در خانة کناری ما زندگی میکرد، چرا که همیشه دوست داشتم پنهانی کارهایش را زیر نظر بگیرم. من فضولیهای پنهانی زیادی میکنم.
جونیبی جونز و قضیهی میمون کوچولوخریدنویسنده: باربارا پارکمترجم: امیرمهدی حقیقتاین کتاب را ببینیدروزی که مادر جونیبی جونز برای به دنیا آوردن فرزند دومش به بیمارستان رفت، جونیبی نزد پدربزرگ ماند. چند ساعت بعد مادربزرگ به خانه بازگشت و خبر داد که جونیبی صاحب یک برادر کوچک شده است. مادربزرگ با هیجان بسیار از نوزاد صحبت میکرد.
جونیبی جونز و کیک میوهای بیمزهی بدمزهخریدنویسنده: باربارا پارکمترجم: امیرمهدی حقیقتاین کتاب را ببینیدجونیبی جونز بعد از ظهرها به آمادگی میرود. خانم معلم بچهها را از برگزاری شب کارناوال آگاه میکند. شب کارناوال جشنی است که در آن انواع بازیها اجرا میشود، و در آن غرفة ماهیگیری، مسابقة پرتاب سکه با چادر، پیادهروی در ماه، مسابقة پرتاب توپ بسکتبال، و...
جونیبی جونز و وراجیهای زیادیخریدنویسنده: باربارا پارکمترجم: امیرمهدی حقیقتاین کتاب را ببینیدجونیبی جونز دختری لجباز و پرحرف بود و به آمادگی میرفت. کلاس آنها شمارة ۹ بود، اما او کلاس ۹ را دوست نداشت. وقتی خانم معلم به بچهها گفت که دوشنبه روز شغلهاست و همة بچههای کلاس باید با لباسهای شغلی که دوست دارند به آمادگی بیایند، همه خوشحال شدند به جز جونی...
کتاب عجایبخریدنویسنده: شرود اندرسنمترجم: روحی افسراین کتاب را ببینید"اندرسن خیلی زود نویسنده نویسنده ها شد، تنها داستان گوی نسل خود بود که مهرش را بر سبک و دیدگاه نسل بعد از خود باقی گذاشت. همینگوی، فاکنر، ولف، استاین بک، کالدول، سارویان، هنری میلر و… بی شک مدیون اندرسناند و نام هر یک از آنها شاید نماینده ده ها نام دیگر باشد." "لحظاتی از زندگی امریکائیان وجود ...
غار غمانگیز(مجموعه ماجراهای بچههای بدشانس)خریدنویسنده: لمونی اسنیکتمترجم: رضا دهقاناین کتاب را ببینیدویولت و کلاوس و سانی در آبهای رود استریکن سوار یک زیر دریایی به نام کوییکگ میشوند که در آنجا با فردی به نام کاپیتان و یدرشینز و دختر خواندهاش فیونا ملاقات میکنند. در آنجا فیلیپ را هم میبینند که مثل همیشه خوشبین است. کاپیتان به آنها میگوید که به دنبال شکردان میگردند و کلاوس و فیونا با کمک هم میفهمند که ...
شروع ناگوار(مجموعه ماجراهای بچههای بدشانس)خریدنویسنده: لمونی اسنیکتمترجم: نسترن پاشاییاین کتاب را ببینیدشروع ناگوار نخستین جلد از سری مجموعه کتابهای ۱۳ جلدی ماجراهای بچههای بدشانس است. در آن ماجراهای سه کودک تازه یتیم شده به نامهای، ویولت (۱۴ ساله)، کلاوس (۱۲ساله) و سانی (نوزاد)، که به سرپرستی یکی از دورترین اقوامشان، کنت الاف، میافتند. کسی که فقط به دنبال ارثیهای است که پدر و مادر آن بچهها بر جای گذاشتهاند.