کتاب حاضر، با موضوع داستانهای وحشتناک فارسی، ماجرای زندگی فردی به نام «ابی دو دست» است. «ابی دو دست» در کوچه بنبستی در جنوب، بین شاپور و دروازه غار زندگی میکند، جایی که به خاطر مبلغ ناچیزی قتل اتّفاق میافتد. او قهرمان بوکس بوده و به خاطر یک چاقوکشی، مدّتی در زندان به سر برده است. اینک با تصمیم زندگی عاقلانه و آرام، به سوی یک شغل پیشنهادی میرود، ولی با ماجراهای بسیار وحشتناکی روبهرو میشود. پیرگدای ژندهپوش و نفرتانگیزی که هر روز مقابل مسجد مینشست، در مقابل چشمان او، سگی را با کارد کشته و از آن روز، مثل سایه دنبال «ابی دو دست» است. «ابی» وحشت زده، دچار کابوس میشود، او تعویذی را که پانزده سال پیش پیرگدا به وی داده بود، پیدا میکند. یکی از دوستان کوچکش ملقّب به «بچه»، آن را اتّفاقی به گردن میاندازد. ابی به فاصله کمی، بدن خونین و زخمی «بچّه» را جلوی در خانهاش مییابد. با این اتّفاقات، ابی به سوی جریانات وحشتناک، زندگی و جنگ با جنها و پیرگدا و دیگر افراد کشیده میشود و زندگیاش دچار حوادث گوناگون میشود...
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر