"مومو كوچولو سرش را از پشت درخت بیرون آورد و پرسید: «كسی میآید با من بازی كند؟« كلاغ گفت: «بیا پرواز كنیم.» مومو نمیتوانست پرواز كند. صدایی از داخل بركه گفت: «قورقور! من با تو بازی میكنم. بیا با هم شیرجه بزنیم داخل آب.» مومو نمیتوانست شنا كند. یك دفعه صدای جیغ آشنایی شنید: «بیا جلو با هم بازی كنیم». مومو صدا را شناخت و جلو رفت. میمون كوچولو گفت: «بیا از درخت بالا برویم و از یك شاخه به شاخه دیگر بپریم. «مومو میتوانست از یك شاخه به شاخه دیگر بپرد. او این بازی را دوست داشت. كتاب حاضر از مجموعه «كتابهای انگشتی» است كه برای گروه سنی «الف و ب» تهیه و تدوین شده است."
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر