اریک فروم در این کتاب به تحلیل دو شیوه کلان زندگى انسان مى پردازد: داشتن و بودن. انسانى که شیوه وجودى داشتن بر او حاکم است به همه چیز به صورت مال و دارایى وآنچه مى توان به تملک و مالکیت خود درآورد، مى نگرد و حرص و آز و تجاوز و تعدى به حقوق دیگران بنیان فعالیتهاى اوست. اما حالت بودن، ریشه در عشق و دوستى دارد و معطوف به تجربه مشترک و فعالیتهاى سازنده و ثمربخش است. به اعتقاد فروم چنانکه در کتاب کالبدشکافى ویرانگرى هاى انسانى شرح مى دهد، سلطه حالت و نگرش مثبتى بر داشتن، دنیا را به آستانه فاجعه هاى اقتصادى، اجتماعى و روانى رسانده است. به عقیده فروم فقط تغییر و تحولى بنیادین در نگرش انسان، گذر از سلطه نگرش مبتنى بر داشتن به تفوق نگرش مبتنى بر بودن مى تواند ما را از انحطاط روانى و اقتصادى نجات دهد.»
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر