«خسرو خوبان» مهمترین و پیچیدهترین رمان رضا دانشور است. جنگ ایران و عراق آغاز شده و یکی از انجمنهای اسلامی تصادفاً به پرونده ساواک درباره دهکدهای به نام «کهندژ» برمیخورد. گروهی به این روستا اعزام میشوند تا از پرونده رازگشایی کنند. آنها لکهای خون پیدا میکنند و پس از حفاریهایی سرانجام پیکر بیجان «بهرام راستین» را مییابند. منبع درآمدی ایجاد میشود برای رانتخواران جنازههای شهدای جنگ. پیکر «بهرام راستین» را تکه تکه میکنند و به مزایده میگذارند. دست او به زنی بیوه میرسد و در راه دست بر زمین میافتد و گدایی ادعای تملک بر آن را میکند. کار به دادگاه میکشد. دست غیب میشود و بر جای آن گل میروید. اکنون یکی از اعضای دادگاه داستان «خسرو خوبان» را برای ما تعریف میکند.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر