ناکجا در تلگرام
توییتر ناکجا را دنبال کنید!
فروشگاه کتاب ناکجا در پاریس
نامه‌های سیمین دانشور و جلال آل‌احمد: کتاب سوم، نامه‌های آل‌احمد به دانشور در سفرهای کوتاه (1344-1341)

صفحه اصلی / نامه‌نگاری /

نامه‌نگاری

نامه‌های سیمین دانشور و جلال آل‌احمد: کتاب سوم، نامه‌های آل‌احمد به دانشور در سفرهای کوتاه (1344-1341)

نویسنده: جلال آل‌ احمد
نامه‌نگاری
ناشر: نیلوفر
تاریخ انتشار: 1385
679 صفحه

    این کتاب را بخرید

  • نسخه چاپی کتاب از ناکجا
    24,90€
  • خلاصه کتاب
  • نظرات شما

  • خلاصه کتاب

    این کتاب توسط مسعود جعفری‌جزی تدوین و تنظیم شده است.

    خوب سيمين جان، يک خريت کرده‌ام که ناچارم برايت بنويسم. چهاروسه‌ربع بعدازظهر از سرکاغذ بلند شدم و رفتم شميران. مي‌خواستم کمي هوا بخورم. چون صبح تا آن‌وقت خانه مانده بودم. نزديک پل رومي که رسيدم خودبه‌خود گفتم نگه داشت. دم غروب بود و هوا داشت تاريک مي‌شد. از پل عبور کردم و يکمرتبه يادم به آن روزها افتاد که با هم از همين راه مي‌آمديم و مي‌رفتيم و آخرين و تنها گردشگاهمان بود. روي هر سنگي که يک وقت نشسته بوديم اندکي نشستم و هواي تو را بو کردم و در جستجوي تو زير همة درختها را گشتم وبعد از همان راه معهود به طرف جادة پهلوي راه افتادم. وسط‌هاي راه کم‌کم تاريک شد و کسي هم نبود و يکمرتبه گريه‌ام گرفت. اگر بداني چقدر گريه کردم. از نزديکي‌هاي آنجا که آن شب پايت پيچيد و رگ‌به‌رگ شد(يادت هست؟) گريه‌ام گرفت تا برسم به اول جادة اسفالتة آن طرف که نزديک جادة پهلوي مي‌شود. همين‌طور گريه مي‌کردم و هق‌هق‌کنان مي‌رفتم. گريه‌کنان رفتم تا پاي آن دوتا درخت که بالاي کوه است و يکي دو سه بار قبل از عروسي پاي آن نشستيم و من... يادت هست؟ در تاريکي آن بالا اطراف و چراغ‌هاي پايين را از لاي اشک مدتي نگاه کردم و بعد با حالي بدتر و زارتر راه افتادم که برگردم. از ميان تيغ‌ها و خارها همين‌طور افتان‌وخيزان و گريان و هق‌هق‌کنان پايين آمدم و آمدم و گريه کردم تا به اول جادة اسفالته رسيدم...



    نظرات شما

    برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
    - ورود
    - عضویت

    نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
    با تشکر