برادران کارامازوف رمان فئودور میخایلوویچ داستایفسکی، که در سالهای 1879-1880 منتشر شد. این رمان مهمترین اثر این نویسنده بزرگ روس است که هرچند از "جنایت و مکافات" از نظر ساخت نازلتر باشد، دارای آنچنان قوت و شدت دریافت و تحلیلی است که آن را به شمار یکی از باارزشترین دستاوردهای ادبیات اروپایی نیمه دوم سده نوزدهم درمیآورد. برادران کارامازوف در وضع موجود به صورت وقایعنگاری ناقصی به نظر جلوه مینماید که داستان کینه شدید برادران کارامازوف را نسبت به پدر، در چارچوب یکی از شهرهای کوچک روسیه، روایت میکند.
«انسانیت را دوست میدارم، اما از خودم در شگفتم، هر چه بیشتر انسانیت را در مفهموم عام دوست میدارم، انسان را در مفهوم خاص، یعنی مجزا، به صورت فردی کمتر دوست میدارم. در رویاهایم اغلب به طرحریزیهای ایثارگرانه برای خدمت به انسانیت رسیدهام و اگر ناگهان پای ضرورت به میان میآمد چه بسا با تصلیب رو به رو میشدم و با این همه، به تجربه میدانم که نمیتوانم روی هم دو روز با کسی در یک اتاق سر کنم. همین که کسی نزدیکم باشد، رفتار او حرمتم را به هم میزند و آزادیم را محدود میکند. طی بیست و چهار ساعت حتی از بهترین آدمها هم زده میشوم: از یکی به این دلیل که دیر دست از غذا میکشد و از دیگری به این دلیل که سرماخوردگی دارد و مرتب فین میکند. نسبت به آدمها، در همان لحظهای که نزدیکم میآیند، کینهدار میشوم. امّا همیشه پیش آمده است که هر چه بیشتر از آدمها به طور فردی بیزار میشوم، عشقم به انسانیت شعلهورتر میشود.»
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر