کتاب نخست، عروسی عباس خان، به تهيه مقدمات عروسی پسر منزه السلطنه میگذرد که از خانوادههای مرفه اواخر دوره قاجاريه به حساب میآيد. منزه السلطنه زن حريصی است که نه به شوهر در گذشتهاش که معتقد است مال و منالی برای او باقی نگذاشته دلبستگی دارد و نه به برادرش که تصور میکند ارث پدريش را بالا کشيده محبتی نشان میدهد. مشغله فکريش پيدا کردن شوهری با اسم و رسم و نان و آب دار برای دخترش، شمس السلطنه است. اما وقتی برای مشورت در اين زمينه به منزل دوست متشخص دوران کودکيش خانم منورالدوله میرود، در اثنای صحبت حرف سکينه خانم، جاری منزه السلطنه پيش میآيد که در قزوين زندگی میکند و ثروتمند است و دختری دارد. منزه السلطنه با شنيدن اين حرف، شوهر يابی برای شمس السلطنه را فراموش میکند و تمام فکر و ذکرش متوجه اين میشود که دختر سکينه خانم را برای پسر بزرگش عباس خان بگيرد. از اينجا ابر و باد و مه و خورشيد و فلک در کار میشوند که عروس تازه را با جاه و جلال به خانه بياورند.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر