تحليلي است از مقوله روشنفكري و كيفيت پيدايش روشنفكران و ارزشيابي افكار و اعمال آنان. در اين كتاب سعي شده معيارهاي صحيح و ناصحيح روشنفكري مورد بازخواني قرار گيرد و تكليف روشنفكر و روشنفكري در ايران در سده اخير مشخص گردد. نگارنده ضمن مقايسه روشنفكران غربي و روشنفكران ايراني به مراحل پيدايش روشنفكري در غرب و اروپا اشاره نموده و خدمات و لطمات روشنفكران ايراني را بررسي نموده است. وي يكي از لوازم روشنفكري را آزادانديشي و نه تقليد كردن از فرنگ و غربيها عنوان كرده و معتقد است كه روشنفكري به خودي خود هيچگونه ضرري ندارد، بلكه اثرات مثبت يا منفي آن به نوع بينش روشنفكران و عملكرد آنان در زمينههاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي برگشت ميكند. وي مذهبزدايي و نقد و در حاشيه بردن مذهب توسط روشنفكران ايراني را بزرگترين اشتباه آنان دانسته و معتقد است كه آنان در اين زمينه از غرب و روشنفكران غربي تبعيت و تقليد كردهاند و در مجموع ميتوان گفت، روشنفكران ايراني بيشتر مقلد بودهاند تا آزادانديش.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر