بنلادنها، اثری پژوهشی است که به خاستگاه و خواستههای اسامه بنلادن، همراهان و خانواده او میپردازد.
آن نسل از خاندان بنلادن که اسامه نیز جزئی از آنان بود شامل بیست و پنج برادر و بیست و نه خواهر میشد. ثروت فراوانی به این نسل رسید اما در عین حال آنان مجبور بودند بر تغییرات شدید اجتماعی و فرهنگی غلبه کنند.
«استیو کول» برنده جایزه ادبی پولیتزر در کتاب «بن لادنها» نشان میدهد که این خانواده چگونه در عربستان سعوی قدرت و نفوذ یافت و چگونه سرنوشت آن به صورت کلی و زندگی اسامه بن لادن به عنوان یکی از اعضای آن به طور خاص، با خانواده سلطنتی پیوند خورد.
این کتاب همچنین به رابطه اسامه بن لادن با برخی از اعضای خانوادهاش میپردازد و ضمن نگاهی به زندگی او همراه با ۵۳ خواهر و برادر دیگرش، چگونگی تغییر سریع وضعیت عربستان را بررسی میکند و نشان میدهد چگونه تصور اسطوره بودن با زندگی فرد تنیده میشود. این کتاب سعی میکند زندگی مردی را به نمایش بگذارد که غرب هماره از او به عنوان سمبل شرارت یاد میکند.
سال ۱۹۶۷ وقتی اسامه بن لادن ۹ ساله بود، پدرش در حادثه سقوط هواپیما کشته شد. اسامه در مدرسه به مطالعات اسلامی علاقهمند شد و تاثیر یک آموزگار بنیادگرا او را دگرگون کرد و بعدها او را به سمت پذیرفتن ایده «جهاد انتقالی» رهنمون شد.
«سالم» برادر ناتنی اسامه که بزرگتر از او بود، شخصیتی کاملا متفاوت داشت. او بزرگتر از سن و سالش نشان میداد، خوشگذران بود، به خلبانی علاقه داشت و شرکتهای ساختمانی خانواده را به خوبی اداره میکرد. اگرچه دو برادر شخصیتهای متفاوتی داشتند؛ ولی سالم نفوذ قابل توجهی بر اسامه و بر کل خانواده بن لادن داشت؛ اما علاقه شدید به خلبانی، سرانجام به قیمت جانش تمام شد و سال ۱۹۸۸ بر اثر سقوط هواپیمای جت که آن را هدایت میکرد، درگذشت.
نویسنده کتاب میگوید در همین مقطع زمانی اختلاف اسامه با بقیه خانوده بن لادن و نیز مقامات سعودی در حال افزایش یافتن بود و از سوی دیگر، شکست ارتش اتحاد شوروی در افغانستان، اسامه بن لادن و دیگر رهبران بنیادگرا را تشویق کرد به فکر گسترش مبازرات مسلحانه در گسترهای وسیعتر باشند: «بسیاری از دوستان سالم معتقد بودند اگر سالم زنده میماند، هیچوقت حادثه یازده سپتامبر اتفاق نمیافتاد. در آغاز دهه ۹۰ سالم میتوانست گرایشهای خانواده را کنترل و اسامه را به سوی خانواده جلب کند.»
در همین شرایط اسامه به دلیل حمایت از پیکارجویان یمن و مخالفت با حضور سربازان آمریکایی در خاک عربستان پس از حمله صدام به کویت از سوی دولت عربستان تحت تعقیب بود و اختلاف با خانواده سلطنتی عربستان پس از تبعید اسامه به سودان بیشتر شد.
«کول» میگوید اختلاف نظرات پسر بزرگ اسامه با او و سرانجام جدا شدن او از پدرش موجب شد تا اسامه بن لادن هرچه بیشتر به سوی بنیاد گرایی گرایش پیدا کند و از همین جاست که میتوان زندگی او را با «لیرشاه» مقایسه کرد.
از اوایل ۱۹۸۰ که سفرهای بن لادن به پاکستان شروع شد، ثروت او نفوذ زیادی در میان افغانهایی که در برابر دولت تحت حمایت شوروی سر به شورش برداشته بودند، به وجود آورده بود و سرانجام او را ترغیب کرد تا در سال ۱۹۸۶ به پیشاور مجاور مرز افغانستان و پاکستان نقل مکان کند. سپس با سفر به لندن سعی کرد اسلحه بیشتری تهیه کند و با جذب نیروهای داوطلب عرب، سازمان القاعده را تشکیل دهد.
استیو کول در این کتاب مینویسد موفقیت بن لادن برای شکل دادن به این شبکه، در قدرت او برای جذب افرادی با اعتقاد به حرکت یکسان از میان ملیتهای متفاوت بوده است. نویسنده این توانایی را با قدرت پدرش برای جذب مهندسان ایتالیایی و آمریکایی برای شکل دادن به سازمان تجاری پرقدرت او در منطقه خلیج فارس مقایسه میکند.
در این میان نباید به اعتقاد و توانایی او در استفاده از انواع وسایل ارتباطی بیتوجه بود. او هیچ وسیلهای را از نظر دور نداشت و به همین ترتیب توانست در مقاطع مختلف صدای خود را به گوش هوادارانش برساند.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر