«کریم»، پسر اصغر شوفر، تعمیرکار سیاری است که با خود فکر میکند که کاش ماشینی خراب یا تصادفی در کنار خیابان بیابد تا بتواند با تعمیر آن خرج زن و فرزندانش را تامین کند. او در حین فکر کردن به این موضوع از دور متوجه نقطهای نورانی و ازدحام جمعیت در آن نقطه میشود و به تصور اینکه آنجا تصادفی به وقوع پیوسته، خود را آماده رفتن به آن نقطه میکند، اما با نزدیک شدن به محل درمییابد که وجود جمعیت، به خاطر ماشین عروس و داماد و رقصیدن عدهای در وسط خیابان است. داستان یادشده با عنوان «نقطه نورانی» یکی از داستانهای کوتاه مجموعه حاضر است. این مجموعه ۱۵ داستان کوتاه از «پروین مختاری» را دربرمیگیرد
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر