حاجی شیشه قرص صورتی را نداد دستم؟ در شیشه قرص را خودم باز نکردم؟ شیشه را کف دستم تکان نداد؟ یه دانه قرص صورتی ریز ننشست کف دستم؟ نگاهاش نکردم؟ سر و صورتم خیس نشد از عرق؟ شقیقههای دو طرف سرم شروع نکردند به کوبیدن؟ درد نریخت توی جانم؟ از مهرههای گردنم شروع نشد؟ لابه لای ستون فقراتم پیچ و تاب نخورد؟ کف دستم را به طرف حاجی نگرفتی؟ قرص صورتی کف دستم نمیلرزید؟ سرش جیغ نزدم؟ نگفتم حاجی این چیه؟ نگفتی مگه نمیبینی لمس شدهام و از پا افتادهام؟ نپرسیدم مگر این قرص صورتی چه فرقی با سفید و آبی و سبز دارد؟ لج نکردم؟ با حرص روی تخت نیم خیز نشدم؟ قرص صورتی را پرت نکردم طرف پنجره اتاق؟ سرم را نگرفتم توی دستم؟ بغضم نترکید؟
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر