یک روز از روزهای خدا که چوپان و گل ناز، گله گوسفندان را به چرا برده بود، اتفاق عجیبی افتاد... پیر میشی را دیدند که مرتب خودش را به بوته خار بزرگی میرساند و چند لحظه بعد برمیگردد. چوپان کنجکاو میشود و منتظر میماند تا بار دیگر پیرمیش چنین کند. آن وقت...
نظرات شما
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر