منتقدان بسیاری آمینادب را با «قصر» کافکا مقایسه کردهاند...آمینادب، دومین رمان موریس بلانشو است. این کتاب یک سال بعدِ انتشار اولین نسخه از اولین رمان بلانشو، «توماس گمنام»، منتشر شد. یکی از ویژگیهای قابل ذکر این کتاب تغییر از رمان به چیزی است که بلانشو بعداً آن را Recits نامید: (شرح رخدادها) اصطلاحی که به سختی میتوان ترجمهاش کرد و ابهاماش بهخوبی مناسب «داستآنهایی» است که کارهای او هرگز بهطور کامل با آن متناسب نیست... داستانِ این رمان حول یک شخصیت میچرخد و کمابیش روایتی خطی دارد که میتوان آن را در چند جمله خلاصه کرد. چنین طرحی میتواند سنتی و حتا از جهاتی بسیار کلاسیک به نظر برسد. اما بلانشو میکوشد با این ژانرِ آشنا با تاکید خودش روی بیگانگی و با زیباییشناسی کاملاً ضدرئالیستی روبهرو شود، چرا که این زیباییشناسی ضروریتر از هر زمانی است.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر