دربارهی داستان «جستوجو» نوشتهاند این داستان، داستان پرهیجان و اضطرابآوری است از جستوجوی پیگیر و مداوم یک کارآگاه برای دستگیری قاتلی که بیماری روانی دارد. لیکن بیش از آنکه یک داستان خیالی و اضطرابآور باشد توصیفی است از زوال و انحطاط تدریجی بشر که با دید خاص دورنمات به دوستداران داستانهای خود ارائه شده است. دختري با نام «گريتلي»، اهل روستاي قلندروف، كشته مي شود و دست فروشي با نام «گونتن» خبر مرگ او را به پليس اطلاع مي دهد. با بازجويي هايي كه از دست فروش به عمل مي آيد؛ كارآگاه زبردستي با نام «ماتايي» متوجه مي شود كه او قاتل نيست؛ اما همكاران وي خلاف اين نظر را دارند. پس از چندي همكاران ماتايي به زور از گونتن اعتراف مي گيرند كه او قاتل است. در پي اين ماجرا گونتن در زندان خودكشي مي كند. يك روز يكي از دوستان گريتلي نزد ماتايي مي آيد و به او مي گويد كه گريتلي نقاشي قاتل خود را قبل از مرگ كشيده است. ماتايي نقاشي را به يك روان شناس نشان مي دهد و اطلاعاتي را از او دريافت مي كند. آنگاه به واسطة آن نقشه اي را طراحي مي كند تا بتواند قاتل اصلي را دستگير كند.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر