چیک بنه تو بازیکن نه چندان مشهور بیسبال است که به زودی از دور مسابقات خارج میشود. بعد از مدتی مادر او فوت میکند و او الکی میشود و رفتار ناشایستی در پیش میگیرد. همسر و دخترش او را ترک میکنند و ماریا دخترش حتی در مراسم ازدواجش نیز او را دعوت نمیکند. چیک تصمیم میگیرد خودکشی کند اما موفق نمیشود و در حالت بیهوشی، مادرش باز میگردد و در عالم خیال آنها یک روز دیگر را با هم میگذرانند تا حرف های نزده را مرور کنند.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر