اسناد واقعيت ماجراي شمس و مولانا مثلثي است كه سرودهها و نوشتههاي خود مولانا در ديوان شمس، مثنوي، فيه ما فيه و مكتوبات، يک ضلع آن، گفتههاي شمس در مقالات، ضلع ديگر، و گزارش بهاء الدين ولد، فرزند مولانا ضلع سوم آن است. اين گزارش به صورت پراكنده، همراه با اطلاعات متفرق ديگر درباره سلطان العلما، پدر مولانا، سيد برهان الدين محقق، اتابک مولانا و صلاح الدين زركوب و حسام الدين ارموي، خليفههاي مولانا در جاهاي مختلف از ابتدانامه، يعني نخستين دفتر از مثنويهاي سه گانه سلطان ولد آمده است. اگر اجزاي اين گزارش يک جا جمع و تدوين شود تقريبا يک دهم مجموع ابتدانامه را تشكيل ميدهد. هر پژوهشگري كه خواهان تحقيق در احوال مولانا باشد بايد كار خود را با اين گزارش مهم و ارزشمند آغاز كند. در كتاب قصهی قصهها، ابتدا اجزاي پراكنده اين گزارش از جاهاي مختلف ابتدانامه گردآوري و بر حسب ترتيب تاريخي مرتب و تدوين شده است. سپس پژوهشهاي نويسنده درباره سلطان ولد و شخصيت و آثار او آمده است. در اين بخش مطالبي كه سلطان ولد درباره شمس و مولانا در دو مثنوي ديگر خود يعني رباب نامه و انتهانامه نيز بيان كرده، آورده شده است.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر