وقتی یک بعد ازظهر بعد از کار روزانه و کمی تا قسمتی زیاد، خسته و افسرده راهی کتاب فروشی شدم تا خودم را به کتابهای داخل قفسهها بسپرم چشمم به کتابی شکیل دچای با طعم خدار سایزی متفاوت افتاد (عرضی به اندازه ۳ تا ۴ سانت و طولش البته نرمال بود) تصویرگری روی جلد و داخل آن وسوسهات میکرد و تو را به سمت خود میکشید که حتما مرا ورقی بزن. اسم کتاب «چای با طعم خدا» بود، من که در آن بعد از ظهر کسل کننده و در آن لحظات بیخدایی به آن مکان کشیده شده بودم شعرهای لطیف آن کتاب بسیار برایم جالب بود. نویسنده کتاب را نمیشناختم فقط نامش برایم آشنا بود «عرفان نظر آهاری». چای با طعم خدا، کتابی است لطیف با عرفانی ساده که خواندنش برای بزرگسالان هم خالی از لطف نیست.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر