در تورگنیف خوانی دو داستان همزمان و به طور موازی پیش میروند و در انتها به هم میرسند. در صحنه آغازین کتاب، زنی لاغر اندام با ظاهری نحیف که هنوز پنجاه و هفت ساله نشده را میبینیم که گوشۀ میز نشسته و با دقت غذا میخورد. این حس به خواننده منتقل میشود که هیچ چیز غیرمعمولی در این زن وجود ندارد اما کمکم که داستان پیش میرود درمییابیم که این زن برای فرار از زندگی زناشویی سرد و از آغاز محکوم به شکستش خودش را به دست جنون سپرده و به دلیل همین جنون خودخواستهاش در آسایشگاه روانی بستری است و سی سال از عمرش را در این آسایشگاه گذرانده است. اسم این زن مری لوئیس است. در فصل بعد کتاب چهرۀ مری لوئیس را در جوانی و حدود سی سال قبل میبینیم. چهرهیی با حالتی کودکانه و چشمهای آبی و صورتی بیضی شکل. تورگنیف خوانی در واقع قصۀ مری لوئیس است.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر