کتاب از مدرسه رفتن لوژین شروع میشه. لوژین تو بچگی کمحرف و گوشهگیره و همیشه در حال فراره. فرار از سفر، فرار از مدرسه، فرار از تغییر و پناه بردن به جایی که تنها باشه. کودکی لوژین تا جایی روایت میشه که استعداد لوژین تو شطرنج شکوفا میشه. بعد به قول خود ناباکوف، نویسنده حرکت غافلگیرانهای از گوشهی صفحه انجام میدهد. گذشت شانزده سال در یک پاراگراف و لوژین ناگهان مرد مریضاحوالی شده است، لوژین استاد بزرگ شطرنج شده و تنها مسألهی واقعی براش شطرنجه و بقیهی زندگی براش مثل خواب میمونه.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر