وقتی فاصلهی کمی بین ما بود، لبهایم طوری رفتار میکردند که انگار با کلمه نبود که به او سلام میدادم یا گفتگو میکردم، بلکه با همهی حس وجودم مخاطب او میشدم. و صدایش را نه با گوشها و شنوائیم میشنیدم که انگار با پوست تنم میشنیدم و معنا میکردم ابوتراب خسروی | |
وقتی زندگی در گفتگویی میان آدمها شکل میگیرد، با تمام سرخوشیها و اضطرابها و بهانههایی برای ماندن. هرآنچه در داستان توصیف میشود در نمایشنامه تصویر میشود. روایتی که از یونان باستان، از اشیل، سوفوکل، آریستوفان، تا شکسپیر، تنسی ویلیامز، ژان ژنه، یاسمینا رضا، در آفریقا آثول فوگارد و در ایران از فتحعلی آخوندزاده تا اکبر رادی، علیرضا نادری، محمد یعقوبی و... همچنان باقیست.