محسن یلفانی، نویسنده و نمایشنامهنویس، در سال 1943 در شهرهمدان به دنیا میآید و تا زمانی که همراه با خانوادهاش به سنندج میرود، در آنجا میماند. وی نوشتن اولین نمایشنامههایش را در همین دوران، یعنی در سالهای آخر دبیرستان آغاز میکند؛ یکی از این نمایشنامهها جایزهی هنر دراماتیک را هم نصیبش میکند.
در سن 18 سالگی برای تحصیل در دانشسرای عالی به تهران میرود و همزمان در مدرسه هنرهای نمایشی آناهیتا که توسط اسکوییها تأسیس شده بود، ثبت نام میکند و بار دیگر از طرف همان جشنواره برای یک نمایشنامهای چهار پردهای موفق به دریافت جایزه اول میشود، نمایشنامهای که چند سال بعد در تئاتر سنگلج به کارگردانی عباس مغفوریان به روی صحنه میرود.
سپس چند نمایشنامهی تک پردهای مینویسد که در کتاب هفته به چاپ میرسند و به کارگردانی خلیل موحد دیلمقانی و بازی جمشید مشایخی ،عزت الله انتظامی ، پرویز فنیزاده در تلویزیون ایران نمایش داده میشوند.
یلفانی در سال 1970 معروفترین اثر خود با نام «آموزگاران» را مینویسد. این نمایشنامه که به کارگردانی دوست و همکارش سعید سلطانپور در تهران به روی صحنه برده میشود، بعد از ده شب با دخالت ساواک متوقف میشود و سلطانپور و یلفانی دستگیر میشوند و سه ماه در زندان میمانند. پس از این اتفاق، چاپ و اجرا آثار یلفانی ممنوع میشوند.
یلفانی که پیش از این در سال 1964 به خدمت آموزش و پرورش در آمده و پس از این دستگیری اخراج شده بود، به عنوان مترجم در خبرگزاری تلویزیون ملی مشغول به کار میشود. از جمله فعالیت او در این دوره کوتاه میتوان به اجرای نمایشنامهی «چهرههای سیمون ماشار» نوشتهی برتولت برشت با همکاری سلطانپور اشاره کرد.
همکاری او با تلویون ملی با سفر شش ماههاش به انگلستان پایان میپذیرد. در بازگشت از این سفر همکاری با انجمن تئاتر ایران را -که از سالها پیش بوسیلهی ناصر رحمانی نژاد و سلطانپور تاًسیس شده بود- از سر میگیرد و به هنگام تمرین نمایش «خرده بورژواها» اثر ماکسیم گورکی بار دیگر، همراه با تمامی همکاران و یاران انجمن تئاتر ایران دستگیر میشود و این بار به چهار سال حبس محکوم میشود.
یلفانی در زندان هم بی کار نمیماند و به نوشتن ادامه میدهد؛ نمایشنامهی تک پردهای «در ساحل» و ترجمه کتاب «پرورش صدا و بیان هنرپیشه» از سیسیلی بری حاصل این دوران است.
در اکتبر 1978 پس از آزادی، به صورت جدی همکاری با کانون نویسندگان ایران را آغاز میکند و دو بار در سالهای 1979 و 1981 به عضویت هیئت دبیران آن انتخاب میشود. با تعطیلی کانون نویسندگان در سال 1981تصمیم به مهاجرت می گیرد و یک سال بعد به فرانسه میرود. یلفانی در آن چند سال با نشریات زمان خود مانند کتاب جمعه و با تحریریه اندیشه آزاد و انتقاد کتاب همکاری داشت.
پس از تبعید یلفانی در زمینههایی چون نمایشنامه با آثاری چون «قویتر از شب»، «بن بست»، «در یک خوانواده ایرانی» و «انتظار سحر» ، فیلمنامه و نیز مقاله دست به قلم میبرد و با نشریهی چشم انداز همکاری میکند.
همچنین باید اشاره کرد اکثر آثار او توسط تینوش نظم جو به زبان فرانسه ترجمه شده و تعدادی نیز در همین کشور به اجرا در آمدهاند.
"قلم متعهد" اولین مشخصه اصلی آثار محسن یلفانی است که به وضوح در تمام آثارش دیده میشود، یلفانی با نگاه مسئولانهی خود روایت انسانهایی را به روی صحنه میکشد که از زاویه تعهد و وفاداری به آرمان، رنج میکشند و یا به صورت بازماندگانی از این رنج روی صحنه ظاهر میشوند. او با استفاده از تعلیق و تکنیکهای دیگر سعی میکند تماشاگر را تکان دهد و گاه با غافلگیری فضایی عادی نمایشنامههایش را تبدیل به مکان یک حادثه انسانی میکند. در آثار او اگرچه تمثیل و نمادپردازی دیده میشود اما سبک نوشتاریشان اغلب از چهارچوب رئالیسم خارج نمیشوند.
آثار
نمایشنامه:
دختری با روبان قرمز : 2009
راننده تاکسی : 2008
مهمان چند روزه : 2001
انتظار سحر : 1996
در یک خوانواده ایرانی : 1992
در آخرین تحلیل : 1988
بن بست : 1986
قویتر از شب : 1984
ملاقات : 1978 (این نمایشنامه که یک سهگانه است، به فرانسه به نام "تریولوژی یک انقلاب" ترجمه شده و در سال 2002 اجرا شده است)
در ساحل : 1976
دونده تنها : 1973
آموزگاران : 1970
تله و مرد متوسط : 1967
فراری، ناسازگاری و همراهان : 1968
آقای آریان و خوانوادهاش : 1962 (برنده جایزه کنکور دراماتورژی از وزیر فرهنگ)
مردان کوچک : 1960 (برنده جایزه کنکور دراماتورژی از وزیر فرهنگ)
ترجمه :
چکاوک : ژان آنوی، ترجمه محسن یلفانی- 1981
30 اوت : میکائیل شاترو، ترجمه محسن یلفانی- 1980
ایران : دیکتاتوری و توسعه : فرد هالیدی، ترجمه محسن یلفانی - 1979
پرورش صدا و بیان هنر پیشه : سیسیلی بری، ترجمه محسن یلفانی- 1976
سیر تحولی سینما : جان هاوارد لاوسن، ترجمه محسن یلفانی- 1973
سیستم استانسلاویسکی در شوروی : جک پوگی، ترجمه محسن یلفانی - 1972
دیگر:
زندانی سیاسی : سه ماه در 1971 (برای نوشتن آموزگاران) و چهار سال از 1974 تا 1978 (برای نوشتن خرده بورژوزهای ماکسیم گورکی)
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر