جان کلام داستان پليسي است که پانزده سال در آفريقاي غربي زندگي کرده و همچون ديگر قهرمانهاي گرين براي بازگشت به دنياي متمدن انگليسي تمايلي نشان نميدهد. احساس مسووليتي اغراق آميز در قبال ديگران او را گام به گام به پاياني پيشبيني شده نزديک ميکند. مثلث دراماتيک دو زن و يک مرد، بيشتر از آنکه با حادثههاي بيروني پررنگ و لعاب شود، معطوف به درون اسکوبي است و ترديدهاي او بخش بزرگي از رمان را به خود اختصاص ميدهد. نه ترديدهايش درباره انتخاب يکي از آن دو، ترديد در انتخاب سعادت پس از مرگ به قيمت شکستن قلبي يا ساکن ابدي جهنم شدن به خاطر انتخاب نکردن يکي، رها نکردن آن ديگري اما ديگر زنده نبودن آن هم به خواست خود.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر