انسان نشانم بده، انسانی گرم و معاصر که صدای جِرجِر استخوانم را در او بشنوم؛ انسانی سرشته به ایمان و رنجِ منتشر که تمامِ اعتبار و درخشش پلاتوی تو بسته به جمال اوست. و بی او بدان که صحنه سیاه است؛ یک غار مدرن، بینور، سرد که اشباح سرگردانی در سجاف آن بیهوده راه میروند و آیا نوبت به غارهای مدرن و تیرهی آغازیان رسیده است؟... خوب من! همیشه یکی هست که عاشقانه بخواند.
نظرات شما
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر